معنی نفام
- نفام
- سیاه رنگ تیره فام: تا بود چون روی رومی روز تابان و سفید تا بود چون روی زنگی شب دژم گون و نفام. . (فرخی. د. 238 ح) توضیح در دیوان مصحح دبیر سیاقی و عبد الرسولی بجای نفام} ظلام {ذکر شده ولی در حاشیه عبد الرسولی نفام آمده. توضیح، جهانگیری آرد: در بعضی از فرهنگها نغام به غین و نفام بفارا بیک معنی نوشته اند. همانا که مصنفان را سهوی واقع شده چه نفام به فابمعنی سیاه رنگ و تیره فام است و نغام به غین بمعنی زشت و ناخوش رشیدی هر دو را صحیح میداند بمعنی تیره و گوید: تیرگی را زشتی و ناخوشی لازم است نه آنکه زشت و ناخوش بمعنی علی حده است. اما در لغت فرس مصحح اقبال (ص 337) نغام به غین بمعنی} زشت نما و تیره گون و بی رونق {آمده اگر ضبط غین درین نسخه صحیح باشد} نفام {مصحف آنست سیاه رنگ تیره فام: تا بود چون روی رومی روز تابان و سفید تا بود چون روی زنگی شب دژم گون و نفام. . (فرخی. د. 238 ح) توضیح در دیوان مصحح دبیر سیاقی و عبد الرسولی بجای نفام} ظلام {ذکر شده ولی در حاشیه عبد الرسولی نفام آمده. توضیح، جهانگیری آرد: در بعضی از فرهنگها نغام به غین و نفام بفارا بیک معنی نوشته اند. همانا که مصنفان را سهوی واقع شده چه نفام به فابمعنی سیاه رنگ و تیره فام است و نغام به غین بمعنی زشت و ناخوش رشیدی هر دو را صحیح میداند بمعنی تیره و گوید: تیرگی را زشتی و ناخوشی لازم است نه آنکه زشت و ناخوش بمعنی علی حده است. اما در لغت فرس مصحح اقبال (ص 337) نغام به غین بمعنی} زشت نما و تیره گون و بی رونق {آمده اگر ضبط غین درین نسخه صحیح باشد} نفام {مصحف آنست
فرهنگ لغت هوشیار