جدول جو
جدول جو

معنی اغلوطه - جستجوی لغت در جدول جو

اغلوطه
سخنی که با آن کسی را به غلط و اشتباه بیندازند
تصویری از اغلوطه
تصویر اغلوطه
فرهنگ فارسی عمید
اغلوطه
سخن اشتباه و غلط گفتن
تصویری از اغلوطه
تصویر اغلوطه
فرهنگ لغت هوشیار
اغلوطه
((اُ طِ))
سخن نادرست، سخنی که با آن کسی را گمراه سازند
تصویری از اغلوطه
تصویر اغلوطه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غلوله
تصویر غلوله
گلوله، هر چیز گرد و به هم پیچیده مثلاً گلولهٴ نخ، گلولهٴ پنبه، در امور نظامی جسم مخروطی شکل فلزی که با سلاح گرم شلیک می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مغلوط
تصویر مغلوط
غلط دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مغلوبه
تصویر مغلوبه
مغلوب، آنکه بر وی چیره شده باشند، شکست خورده، در موسیقی گوشه ای در دستگاه های سه گاه و چهارگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الویه
تصویر الویه
نوعی سالاد که از سیب زمینی، خیارشور، تخم مرغ آب پز، گوشت مرغ یا کالباس، نخودفرنگی، روغن زیتون، سس مایونز و آب لیمو تهیه می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اغلاط
تصویر اغلاط
غلط ها، سهوها، خطاها، اشتباه ها، خطا کردن ها، جمع واژۀ غلط
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مغلطه
تصویر مغلطه
سخنی که کسی را به غلط و اشتباه بیندازد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الویه
تصویر الویه
لواء ها، پرچم ها، جمع واژۀ لواء
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الوه
تصویر الوه
تلخشیر از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغلط
تصویر اغلط
غلط تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مغلطه
تصویر مغلطه
کلامی که مردان بدان در غلط و اشتباه افتند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مغلوط
تصویر مغلوط
غلط دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غلوله
تصویر غلوله
گلوله ترکی گروهه گلوله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غلومه
تصویر غلومه
کودکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الویه
تصویر الویه
جمع لوا، پر رچم ها نشان ها جمع لوا درفشها بندها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الوقه
تصویر الوقه
مسکه خرما سرشیر وخرما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولویه
تصویر اولویه
فراتمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غلوطه
تصویر غلوطه
زپاکین دشگیر (اغلوطه) لغزاننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اظلوفه
تصویر اظلوفه
سنگستان پشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعلومه
تصویر اعلومه
نشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الوکه
تصویر الوکه
پیک، فرستادن، پیام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انشوطه
تصویر انشوطه
گره آسان آسان گشای گره سست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخلوطه
تصویر مخلوطه
مخلوطه در فارسی مونث مخلوط بنگرید به مخلوط مونث مخلوط
فرهنگ لغت هوشیار
مغلوبه در فارسی مونث مغلوب کالیده شکست یافته، در هم آویخته مونث مغلوب: (اسکندر از همه شاهان هخامنشی از حیث رفتار با ملل مغلوبه عقب است) (ایران باستان ج 1943: 2) یا جنگ مغلوبه. جنگی که دو طرف متخاصم در هم ریزند و بهم آویزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغلوج
تصویر اغلوج
ترشاخه ترکه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغلمه
تصویر اغلمه
جمع غلام، بردگان، کودکان، میانسالان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع غلط، نادرست ها لغزه ها (لغزه خطا) (ذبیح بهروز درفرهنگ کوچک این واژه را پارسی و درست آن را غلت دانسته شاید از غلتیدن) نادرست گری به لغزش انداختن دشگیری جمع غلط خطاها اشتباهها، جمع غلط، غلط ها، به غلط انداختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الومه
تصویر الومه
زفتی (بخل دست خشکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الوط
تصویر الوط
رند ولگرد چسبانتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغلاط
تصویر اغلاط
جمع غلط، غلط ها، اشتباها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از الویه
تصویر الویه
((اَ یِ))
جمع لوا، پرچم ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مغلوط
تصویر مغلوط
((مَ))
غلط دار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مغلطه
تصویر مغلطه
((مَ لَ طِ))
سخنی که کسی را به غلط و اشتباه بیندازد
فرهنگ فارسی معین