جدول جو
جدول جو

معنی اعواد - جستجوی لغت در جدول جو

اعواد
عودها، بازگشتن علائم بیماری ها، بازگشتن ها، جمع واژۀ عود
تصویری از اعواد
تصویر اعواد
فرهنگ فارسی عمید
اعواد
(اَعْ)
جمع واژۀ عود، بمعنی چوب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). جمع واژۀ عود، بمعنی چوب مطلق. (آنندراج). چوبها. (یادداشت بخط مؤلف). جمع واژۀ عود، بمعنی چوب و شاخه پس از آن که قطع شود و جز آن. (از اقرب الموارد) : و در بلاد ماوراءالنهر اعواد منابر بذکر او معطر گردانید. (جهانگشای جوینی). رجوع به عود شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارواد
تصویر ارواد
(پسرانه)
نیرومند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اعوان
تصویر اعوان
عون ها، یاری ها، مساعدها، مددکارها، جمع واژۀ عون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعواض
تصویر اعواض
عوض ها، بدل ها، خلف ها، جانشین ها، جمع واژۀ عوض
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعداد
تصویر اعداد
عددها، شمارگان، ساز و برگ جنگ، جمع واژۀ عدد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعیاد
تصویر اعیاد
عیدها، روزهای جشن، جشن ها، جمع واژۀ عید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اطواد
تصویر اطواد
طودها، کوه بزرگ ها، جمع واژۀ طود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعوام
تصویر اعوام
عام ها، سال ها، جمع واژۀ عام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعداد
تصویر اعداد
آماده گردانیدن، مهیا ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعوال
تصویر اعوال
بانگیدن، نازیدن نازش، بارنهادن، آزمندیدن، پر فرزندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکواد
تصویر اکواد
جمع کوده، خاک وخاشاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعماد
تصویر اعماد
ستون نهادن
فرهنگ لغت هوشیار
در افتادن، پیاپی هراشیدن (هراش استفراغ)، خوی ریختن، بند نیامدن خون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعواز
تصویر اعواز
تنگدستی درویشی، دشواری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعواض
تصویر اعواض
جمع عوض بدلها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعوام
تصویر اعوام
جمع عام، سال ها سالیان جمع عام سالها سالیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعوان
تصویر اعوان
مدد کاران، یاوران، یاران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احواد
تصویر احواد
سخت رانی سخت راندن، سبک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجواد
تصویر اجواد
جمع جواد، بخشندگان جوانمردان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارواد
تصویر ارواد
نرم رفتن، نرم راندن، مولش دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ازواد
تصویر ازواد
جمع زاد، توشه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتاد
تصویر اعتاد
آمادن آماده بودن آماده کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعباد
تصویر اعباد
بنده کردن، گردهم آیی، دورکردن راندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعصاد
تصویر اعصاد
پیچیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعداد
تصویر اعداد
علم، علم حساب و قسمی از ریاضیات، علم عدد، علم جفر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعیاد
تصویر اعیاد
جمع عید، روز جشن اهل اسلام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ازواد
تصویر ازواد
جمع زاد، توشه ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعداد
تصویر اعداد
((اَ))
جمع عدد، ارقام، شماره ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعداد
تصویر اعداد
((اِ))
آماده کردن، بسیجیدن، بسیج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اطواد
تصویر اطواد
جمع طود، کوه ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعیاد
تصویر اعیاد
جمع عید، جشن ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعوان
تصویر اعوان
جمع عون، یاران
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعیاد
تصویر اعیاد
جشن ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اعداد
تصویر اعداد
شماره ها
فرهنگ واژه فارسی سره