جدول جو
جدول جو

معنی اعواد

اعواد
عودها، بازگشتن علائم بیماری ها، بازگشتن ها، جمع واژۀ عود
تصویری از اعواد
تصویر اعواد
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اعواد

اعواد

اعواد
جَمعِ واژۀ عود، بمعنی چوب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). جَمعِ واژۀ عود، بمعنی چوب مطلق. (آنندراج). چوبها. (یادداشت بخط مؤلف). جَمعِ واژۀ عود، بمعنی چوب و شاخه پس از آن که قطع شود و جز آن. (از اقرب الموارد) : و در بلاد ماوراءالنهر اعواد منابر بذکر او معطر گردانید. (جهانگشای جوینی). رجوع به عود شود
لغت نامه دهخدا