معنی اعواض - فرهنگ فارسی عمید
معنی اعواض
- اعواض
- عوض ها، بدل ها، خلف ها، جانشین ها، جمع واژۀ عوض
تصویر اعواض
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با اعواض
اعواض
- اعواض
- جَمعِ واژۀ عِوَض، آنچه بجای دیگری آید و بدل. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). جَمعِ واژۀ عِوَض جانشین. بدل. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
اعوال
- اعوال
- بانگیدن، نازیدن نازش، بارنهادن، آزمندیدن، پر فرزندی
فرهنگ لغت هوشیار