- اعتنا
- پروا، روی آوری، پرداختن
معنی اعتنا - جستجوی لغت در جدول جو
- اعتنا
- توجه داشتن به امری یا کسی، اهتمام ورزیدن بکاری: توجه داشتن بامری یا کسی، فکر اندیشه توجه
- اعتنا
- اهتمام ورزیدن به کاری، توجه داشتن به امری یا کسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پیش گرفتن، پیش آمدن
کاری را به گردن گرفتن
بد آمدن، ندانم کاری، نپسندیدن ناخوش داشتن، به زور گرفتن
دست به گردن شدن، به زور گرفتن
به یکسو شدن، کناره گزیدن
دست به گردن یکدیگر انداختن، به گردن گرفتن چیزی
پی افکندن خانه ساختن، فرزند یابی نهادن پی افکندن ساختن بنا کردن بنا گذاشتن بر آوردن (خانه و مانند آنرا)، آوردن زن را بخانه
میوه چیدن میوه چینی میوه چیدن بار از درخت باز کردن
بالندگی، بهبود
ستم کردن بیداد کردن
بدهکار آزاری
بلند شدن، برتری یافتن، بر بلندی رفتن، چیرگی یافتن بلند شدن، برتری یافتن، بر بلندی بر آمدن، بلندی برتری
سرمایه گذاری، پس انداز اندوختن، گرفتن، آزرمین شدن، گرد آوردن، اندوختن فراهم آوردن، (مال)، سرمایه گرفتن، گرد آوردن، اندوختن فراهم آوردن، (مال)، سرمایه گرفتن
دشیادی (غیبت کردن)
ستم کردن، بیداد کردن
بلندپایه شدن، بر دیگری برتری یافتن
فراهم آوردن، گردآوردن، ذخیره کردن مال، اندوختن
چیدن، جدا کردن و کندن میوه یا گل از درخت یا بوته، بریدن موی یا ناخن با قیچی ، دانه دانه برداشتن چیزی از زمین، مثل دانه برداشتن مرغ ، برگزیدن و جدا کردن چیزی از میان چیزهای دیگر ، چیزهایی را با نظم و ترتیب پهلوی هم یا روی هم قرار دادن
بنا کردن، ساختن
خوراندن خوار گرداندن، رنجاندن، نام و نشانی نوشتن، رویاندن، در بند ماندن
توجه کردن به اهمیت دادن به
رویگردانی
رویگردان
Standoffishly
Disregard, Nonchalance, Offhandedness
Cavalier, Dismissive
отстраненно
пренебрежение , безразличие , небрежность
кавалерийский , пренебрежительный
abweisend