جدول جو
جدول جو

معنی اعتنا - جستجوی لغت در جدول جو

اعتنا
پروا، روی آوری، پرداختن
تصویری از اعتنا
تصویر اعتنا
فرهنگ واژه فارسی سره
اعتنا
توجه داشتن به امری یا کسی، اهتمام ورزیدن بکاری: توجه داشتن بامری یا کسی، فکر اندیشه توجه
فرهنگ لغت هوشیار
اعتنا
اهتمام ورزیدن به کاری، توجه داشتن به امری یا کسی
تصویری از اعتنا
تصویر اعتنا
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اعتنان
تصویر اعتنان
پیش گرفتن، پیش آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتناق
تصویر اعتناق
کاری را به گردن گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتناف
تصویر اعتناف
بد آمدن، ندانم کاری، نپسندیدن ناخوش داشتن، به زور گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتناش
تصویر اعتناش
دست به گردن شدن، به زور گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتنار
تصویر اعتنار
به یکسو شدن، کناره گزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتناق
تصویر اعتناق
دست به گردن یکدیگر انداختن، به گردن گرفتن چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتناق
تصویر اعتناق
((اِ تِ))
دست به گردن یکدیگر انداختن، امری را به گردن گرفتن، نوازش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتناء
تصویر اعتناء
((اِ تِ))
اهتمام ورزیدن به کاری، توجه داشتن به کسی یا کاری
فرهنگ فارسی معین
پی افکندن خانه ساختن، فرزند یابی نهادن پی افکندن ساختن بنا کردن بنا گذاشتن بر آوردن (خانه و مانند آنرا)، آوردن زن را بخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجتنا
تصویر اجتنا
میوه چیدن میوه چینی میوه چیدن بار از درخت باز کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتلا
تصویر اعتلا
بالندگی، بهبود
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اعتدا
تصویر اعتدا
ستم کردن بیداد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتان
تصویر اعتان
بدهکار آزاری
فرهنگ لغت هوشیار
بلند شدن، برتری یافتن، بر بلندی رفتن، چیرگی یافتن بلند شدن، برتری یافتن، بر بلندی بر آمدن، بلندی برتری
فرهنگ لغت هوشیار
سرمایه گذاری، پس انداز اندوختن، گرفتن، آزرمین شدن، گرد آوردن، اندوختن فراهم آوردن، (مال)، سرمایه گرفتن، گرد آوردن، اندوختن فراهم آوردن، (مال)، سرمایه گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغتنا
تصویر اغتنا
دشیادی (غیبت کردن)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتدا
تصویر اعتدا
ستم کردن، بیداد کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتلا
تصویر اعتلا
بلندپایه شدن، بر دیگری برتری یافتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اقتنا
تصویر اقتنا
فراهم آوردن، گردآوردن، ذخیره کردن مال، اندوختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجتنا
تصویر اجتنا
چیدن، جدا کردن و کندن میوه یا گل از درخت یا بوته، بریدن موی یا ناخن با قیچی ، دانه دانه برداشتن چیزی از زمین، مثل دانه برداشتن مرغ ، برگزیدن و جدا کردن چیزی از میان چیزهای دیگر ، چیزهایی را با نظم و ترتیب پهلوی هم یا روی هم قرار دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ابتنا
تصویر ابتنا
بنا کردن، ساختن
فرهنگ فارسی عمید
خوراندن خوار گرداندن، رنجاندن، نام و نشانی نوشتن، رویاندن، در بند ماندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتنا کردن
تصویر اعتنا کردن
توجه کردن به اهمیت دادن به
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی اعتنایی
تصویر بی اعتنایی
رویگردانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی اعتنا
تصویر بی اعتنا
رویگردان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از به طور بی اعتنایی
تصویر به طور بی اعتنایی
Standoffishly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی اعتنایی
تصویر بی اعتنایی
Disregard, Nonchalance, Offhandedness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی اعتنا
تصویر بی اعتنا
Cavalier, Dismissive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
пренебрежение , безразличие , небрежность
دیکشنری فارسی به روسی
кавалерийский , пренебрежительный
دیکشنری فارسی به روسی