- اطیاب
- جمع طیب، بوی خوش وحلال
معنی اطیاب - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پرندگان
ریسمانها
جمع طرب، فرح، حزن، حرکت وشوق
پاکترها
جمع ناب، دندانهای نیشتر
ناب ها، دندان های نیش، جمع واژۀ ناب، چهار دندان نوک تیز که دو در بالا و دو در پایین در کنار دندان های پیش جا دارد
به طرب آوردن، به طرب درآوردن کسی را
دراز کردن سخن، پرگویی، طول کلام، مقابل ایجاز، در علوم ادبی به کار بردن لفظ بسیار برای معنی اندک
((اِ))
فرهنگ فارسی معین
بسیار گفتن، پرگویی، تطویل کلام و مبالغه در آن به حدی که از اقتضای تفهیم مقصود تجاوز کند، مقابل ایجاز
جمع ناب، چهار دندان نیش
ریسمان ها
طایرها، پرواز کننده ها، پرنده ها، کنایه از فال ها، جمع واژۀ طایر
اطیب ها، پاک ترها، پاکیزه ترها، خوشبوتر ها، حلالتر ها، جمع واژۀ اطیب
خوشبوتر، پاکیزهتر
بازگشت
بازگشتن، برگشتن، بازآمدن، بازگشت
پاک تر، پاکیزه تر، خوش بوتر، حلال تر
بوی خوش، نیک پاکیزه