- اطهر
- پاکیزه تر، نیکوتر
معنی اطهر - جستجوی لغت در جدول جو
- اطهر ((اَ هَ))
- طاهرتر، پاکتر
- اطهر
- پاک تر، پاکیزه تر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
روشنتر
کور آفتاب آن که درآفتاب چیزی نبیند روز کور
جمع دهر، زمانه ها روزگاران
بسیار روشن، درخشان
نامدارتر
روشنتر، آشکارتر، نمایانتر پشتها پشتها
هم آوای امیر گناه، تنگی
جمع طاهر، پاکیزگان پاکان پاکاندن: پاک کردن جمع طاهر پاکان
اسب نیکو رو، اسب آماده جستن
سوفار بن چوبه تیر که در چله کمان گذاشته می شود، چنبر چرخ (لاستیک)، موی زهار، انگور کیسه کرده، چنبر پرویزن (پرویزن هر ابزار سوراخدار که با آن چیزی بیخته شود)، چارچوب، فرآویز (قاب)
چیره تر
جمع نهر، جوی ها (تک نهار) روزها روز دراز روز خسته کننده
پاکایش، خود شویی، باز داشت خود از گناه پاک شدن سر و تن شستن، شست و شو
پاک شده، پاک و پاکیزه
روشن، درخشان، درخشان تر
در سالنامه معادل کلمه ماه، شهر
اشهر حج: ماه های شوال و ذی القعده و نه روز یا ده روز از اول ذی الحجه که در آن ها می توان حج به جا آورد
اشهر حرام (حرم): ماه های حرامی که اسلام جنگ در طول آن ها را حرام شمرده است
اشهر حج: ماه های شوال و ذی القعده و نه روز یا ده روز از اول ذی الحجه که در آن ها می توان حج به جا آورد
اشهر حرام (حرم): ماه های حرامی که اسلام جنگ در طول آن ها را حرام شمرده است
مشهورتر، معروف تر، نامدارتر، آشکارتر
مقابل نجس، پاک، پاکیزه، بی گناه، خالص
پاک کننده، آنکه چیزی را پاک و تمیز کند
مرد پاکیزه لباس، پاک و پاکیزه
پاک کرده شده، پاکیزه، مقدس
جمع طاهر، پاکان