- اضیع
- آسیب رسان تر
معنی اضیع - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آبخوست آداک گریزک
طفل شیر خواره
تنگ تر تنگتر، دشوارتر
نیرومند، کلان، رشک، گنده دندان جمع ضلع دنده ها استخوانهای پهلو
کژ دندان
ماچه کفتار شاخ شکسته
دنی، فرومایه، پست، ناکس
ضایع کننده، تباه سازنده
کودک شیرخوار، همشیر، برادر همشیر
تباه، بیکاره، بی فایده، بی اعتبار شده
ضایع شدن: تباه شدن، نابود شدن، بیهوده شدن
ضایع کردن: تباه کردن، نابود کردن
ضایع گذاشتن: فرو گذاشتن، مهمل گذاشتن
ضایع شدن: تباه شدن، نابود شدن، بیهوده شدن
ضایع کردن: تباه کردن، نابود کردن
ضایع گذاشتن: فرو گذاشتن، مهمل گذاشتن
تلف، تباه، بیکاره
تباه کننده تبست تباهیده آسیب یافته تباه کننده، زمانکش سستکار ضایع کرده شده ضایع کننده تباه سازنده، تلف کننده وقت اهمال کار
فرو مایه پست، سپرده فرومایه کوچک پست مقابل شریف: مضطرب آشفته خاطر تنگدل اندیشناک هم و ضیع و هم شریف و هم صغیر و هم کبار. (وحشی)
هلاک شدن، تلف گردیدن، بی تیمار و هیچکاره گردیدن