- اضطراب
جنبیدن، لرزیدن، تپیدن، پریشان حال شدن، آشفتگی، بی تابی، بی آرامی، یکدیگر را با چیزی زدن، به هم واکوفتن، در علم روانشناسی پریشانی ذهن بر اثر ترسی مبهم
معنی اضطراب - جستجوی لغت در جدول جو
- اضطراب
اضطراب چیزی، تحرک و موج زدن و برخی از آن برخوردن یا زدن به برخی است. (از اقرب الموارد). تحرک و موج زدن. (از لسان العرب). جنبیدن و حرکت نمودن. (منتهی الارب). جنبیدن و حرکت کردن. (ناظم الاطباء). جنبیدن و لرزیدن و طپیدن. (آنندراج). سخت جنبان شدن. (تاج المصادر بیهقی) (مؤید الفضلا) (زوزنی). جنبیدن. (لطائف اللغه، نسخۀ خطی کتاب خانه مؤلف). طپیدن. (غیاث). تپیدن. طپش. اهتزاز. حرکت. (لسان العرب). هیش. هوشه. هیط. (منتهی الارب).
- اضطراب
بی تهبی، جنبیدن ولرزیدن، طپیدن، آشفتگی
- اضطراب((اِ طِ))
پریشان حال شدن، لرزیدن، آشفتگی، بی تابی
- اضطراب
دلواپسی، پریشانی، آسیمه سری، سرآسیمگی
- اضطراب
آشوب، التهاب، اندوه، بی تابی، بیقراری، بیم، پریشانی، تپش دل، ترس، تشویش، توهم، خوف، دغدغه، دل واپسی، دلهره، رنج، سراسیمگی، قلق، ناراحتی، واهمه، هیجان
- اضطراب
قلقٌ
- اضطراب
Agitation, Anxiety, Anxiousness, Nervousness, Trepidation
- اضطراب
agitation, anxiété, nervosité, trépidation
- اضطراب
agitação, ansiedade, nervosismo, tremor
- اضطراب
بےچینی , اضطراب , گھبراہٹ
- اضطراب
волнение , тревога , нервозность , трепет
- اضطراب
Aufregung, Angst, Nervosität, Beklommenheit
- اضطراب
хвилювання , тривога , нервозність , трепет
- اضطراب
niepokój, nerwowość
- اضطراب
اضطراب
- اضطراب
mtafaruku, wasiwasi, hofu
- اضطراب
উদবেগ , উদ্বেগ , নার্ভাসনেস , ভয়ভীতি
- اضطراب
agitazione, ansia, nervosismo, trepidazione
- اضطراب
huzursuzluk, endişe, sinirlilik, ürkeklik
- اضطراب
동요 , 불안 , 신경질
- اضطراب
動揺 , 不安 , 神経質 , 恐怖
- اضطراب
תסיסה , חרדה , עצבנות , פַּחַד
- اضطراب
激动 , 焦虑 , 紧张 , 恐惧
- اضطراب
kegelisahan, kecemasan
- اضطراب
ความตื่นเต้น , ความกังวล , ความกระวนกระวาย , ความหวาดกลัว
- اضطراب
onrust, angst, zenuwachtigheid
- اضطراب
agitación, ansiedad, nerviosismo, temor
- اضطراب
उत्तेजना , चिंता , घबराहट
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اضطراب ها، اختلال