اضطراب چیزی، تحرک و موج زدن و برخی از آن برخوردن یا زدن به برخی است. (از اقرب الموارد). تحرک و موج زدن. (از لسان العرب). جنبیدن و حرکت نمودن. (منتهی الارب). جنبیدن و حرکت کردن. (ناظم الاطباء). جنبیدن و لرزیدن و طپیدن. (آنندراج). سخت جنبان شدن. (تاج المصادر بیهقی) (مؤید الفضلا) (زوزنی). جنبیدن. (لطائف اللغه، نسخۀ خطی کتاب خانه مؤلف). طپیدن. (غیاث). تپیدن. طپش. اهتزاز. حرکت. (لسان العرب). هیش. هوشه. هیط. (منتهی الارب).