جدول جو
جدول جو

معنی اصمام - جستجوی لغت در جدول جو

اصمام
سربند ساختن برای شیشه
تصویری از اصمام
تصویر اصمام
فرهنگ فارسی عمید
اصمام
(نِ پَ)
اصمام مرد، بسته شدن گوش کسی و گرانی شنوایی او. (از اقرب الموارد) (از قطرالمحیط). کر شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) ، نیکو کردن خدمت شتران را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، اصناق در مال خویش، قیام کردن بنیکویی در آن. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) ، اصناق عرق مرد را، او را گندیده بغل کردن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
اصمام
کر کردن، کر شدن، نشنیدن، سر بند ساختن کرشدن، کر گردانیدن
تصویری از اصمام
تصویر اصمام
فرهنگ لغت هوشیار
اصمام
((اِ))
کر شدن، کر گردانیدن
تصویری از اصمام
تصویر اصمام
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اصنام
تصویر اصنام
صنم ها، بت ها، طاغوت ها، دلبرها، معشوق های زیبا، جمع واژۀ صنم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اتمام
تصویر اتمام
تمام کردن، به پایان رساندن، انجام دادن، به انجام رساندن، ازبین بردن، هلاک کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشمام
تصویر اشمام
بوییدن، بوییدن چیزی، بو کردن، بو بردن، بویانیدن، در علوم ادبی با لب اشاره کردن به حرکت حرفی بدون آنکه صوت شنیده شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از المام
تصویر المام
مرتکب گناهان کوچک شدن، فرود آمدن امر به کسی، نزدیک شدن کودک به سن بلوغ، در علوم ادبی معنی یا مضمونی را از شعر کسی گرفتن و با عبارت دیگر بیان کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعمام
تصویر اعمام
عم ها، برادران پدر، عموها، جمع واژۀ عم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اکمام
تصویر اکمام
کم ها، آستین ها، جمع واژۀ کم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اصمات
تصویر اصمات
زبان بند آمدن، خاموشیدن، خاموشاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهمام
تصویر اهمام
اندوهگین کردن به مرگ نزدیک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکمام
تصویر اکمام
آستین ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از المام
تصویر المام
فرود آمدن، بالندگی فرود آمدن فرو آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغمام
تصویر اغمام
ابرناکی، اندوهاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعمام
تصویر اعمام
جمع عم، برادر پدر است، عموها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اطمام
تصویر اطمام
گیسو بریدن پرکردن چاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصمار
تصویر اصمار
جمع صمر، لبه ها ترش شدن شیر، گرد آوردن کالا
فرهنگ لغت هوشیار
نکوهیده یافتن، زنهار دادن، زنهار گرفتن برای دیگری، خوار شمردن، بازماندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتمام
تصویر اتمام
انجام دادن، بپایان رساندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احمام
تصویر احمام
تب کردن، اندوهاندن، گرم کردن آب، سیاه گرداندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصنام
تصویر اصنام
جمع صنم، بتان جمع صنم بتها بتان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخمام
تصویر اخمام
گنده شدن گوشت پخته گندیدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجمام
تصویر اجمام
سواری نگرفتن از اسپ یله کردن اسپ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ادمام
تصویر ادمام
زشتکاری بدکاری فرزند زشت یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارمام
تصویر ارمام
مغز دار شدن استخوان، خاموش شدن، پوسیدن استخوان، گراییدن به بازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصرام
تصویر اصرام
جماعت وگروه مردم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشمام
تصویر اشمام
بو کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتمام
تصویر اتمام
((اِ))
تمام کردن، به پایان رسانیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشمام
تصویر اشمام
((اِ))
بویانیدن، بو کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اصنام
تصویر اصنام
جمع صنم، بت ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از المام
تصویر المام
((اِ))
به حد بلوغ رسیدن، گناه صغیره کردن، فرود آمدن امر بر کسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اتمام
تصویر اتمام
به پایان رساندن، فرجام، پایان، انجام، سرانجام، سپریدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اتمام
تصویر اتمام
Completion
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اتمام
تصویر اتمام
завершение
دیکشنری فارسی به روسی