جدول جو
جدول جو

معنی اسیری - جستجوی لغت در جدول جو

اسیری
اسارت اسیر شدن
تصویری از اسیری
تصویر اسیری
فرهنگ لغت هوشیار
اسیری
اسارت، اسیر شدن
تصویری از اسیری
تصویر اسیری
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اثیری
تصویر اثیری
منسوب به اثیر
فرهنگ لغت هوشیار
سپری آخرشده به آخر آمده به پایان رسیده به نهایت رسیده، نیست شده معدوم گردیده معدوم ناچیز منقرض مرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اساری
تصویر اساری
جمع اسیر، گرفتاران زنجیریان بندیان جمع اسیر اسیران بردگان اسرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسپری
تصویر اسپری
افشانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اساری
تصویر اساری
اسیرها، گرفتارها، بندی ها، زندانی ها، کسانی که در جنگ به دست دشمن گرفتار شود، جمع واژۀ اسیر
فرهنگ فارسی عمید
((اِ پِ رِ))
وسیله ای حاوی مایع که با فشار دکمه آن مایع درونش به صورت ذرات ریز خارج می شود، افشانه (واژه فرهنگستان)، مایعی که به شکل پودر از این ظرف بیرون پاشیده می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسپری
تصویر اسپری
((اِ پَ))
سپری، پایان یافته، نابود شده، معدوم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اساری
تصویر اساری
((اُ))
جمع اسیر، اسیران
فرهنگ فارسی معین
تصویری از امیری
تصویر امیری
امیر بودن، امارت، حکمرانی، سرداری، سالاری، سروری، بزرگی، منسوب به امیر، آهنگی که بدان دوبیتی های امیر پازاواری مازندرانی را خوانند، نوعی ترمه که به دستور میرزا تقی خان امیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسپری
تصویر اسپری
سپری، به سررسیده، پایان یافته، به آخررسیده، تمام شده، پایان پذیر، برای مثال کم بیش دهر پیر نخواهد شد اسپری / تا کی امید بیشی و تا کی غم کمی (ناصرخسرو - ۴۵۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسیدی
تصویر اسیدی
Acid, Acidic, Acidly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
кислотный , кислый
دیکشنری فارسی به روسی
кислотний , кисло
دیکشنری فارسی به اوکراینی
酸的 , 酸性的 , 酸地
دیکشنری فارسی به چینی
ácido, de forma ácida
دیکشنری فارسی به پرتغالی
กรด , เป็นกรด , อย่างเปรี้ยว
دیکشنری فارسی به تایلندی
حموضةٌ , فحص , أرستقراطيّةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
अम्लीय , अम्लीय रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
חומצי , באופן חמצמץ
دیکشنری فارسی به عبری
酸性の , 酸っぱく
دیکشنری فارسی به ژاپنی
산성의 , 신맛이 나는
دیکشنری فارسی به کره ای
asidik, asidik bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
অম্লীয় , তেঁতুলস্বাদে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تیزابی , ترش طریقے سے
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از اسری
تصویر اسری
جمع اسیر، بردگان حرکت در شب حرکت در شب
فرهنگ لغت هوشیار