جدول جو
جدول جو

معنی اسیده - جستجوی لغت در جدول جو

اسیده(اُ سَیْ یِ دَ)
از اعلام زنان عرب است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از امیده
تصویر امیده
(دخترانه)
امید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رسیده
تصویر رسیده
آمده، به دست آمده، ویژگی میوهای که نموش کامل شده و موقع چیدن و خوردن آن باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاسیده
تصویر پاسیده
پاس داشته، نگهبانی شده، لمس شده
فرهنگ فارسی عمید
(دَ / دِ)
کوفته. خسته: ولکن چنانک دست و پای تاسیده شود و خدری در وی پدید آید تا اگر آتشی به وی رسد درحال بداند چون خدر از وی بشود... همچنین دلها در دنیا تاسیده شده باشد و این خدر بمرگ بشود. (کیمیای سعادت)
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
نگاهبانی شده. پاس داشته
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
بسته شده. منعقد شده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، ماست شده (شیر). (فرهنگ فارسی معین) ، صورت گرفته تحقق یافته. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ماسیده
تصویر ماسیده
بسته شده، منعقد شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رسیده
تصویر رسیده
آمده، وارده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسپیده
تصویر اسپیده
سپیده صبح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اساده
تصویر اساده
بالش بالین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسیفه
تصویر اسیفه
زمین شور کنیزک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رسیده
تصویر رسیده
((رَ دِ))
آمده، وارد، متصل، پیوسته، پخته، پخته شده، کامل و بالغ شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسپیده
تصویر اسپیده
((اِ دِ))
سفیده تخم مرغ، سپید چشم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسغده
تصویر اسغده
((اَ سَ دِ))
ساخته، آماده و مهیا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ماسیده
تصویر ماسیده
((دِ))
بسته، سفت شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاسیده
تصویر پاسیده
((دِ))
نگاهبانی شده، پاس داشته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رسیده
تصویر رسیده
واصله
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اسپیده
تصویر اسپیده
آقبانو
فرهنگ واژه فارسی سره
تفته، سیاه سوخته، افسرده، پژمرده
متضاد: باطراوت، تیره، کدر، سیاه، خفه، گرفته، له له زنان، نفس نفس زنان
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از اسیدی
تصویر اسیدی
Acid, Acidic, Acidly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رسیده
تصویر رسیده
Ripe
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رسیده
تصویر رسیده
dojrzały
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رسیده
تصویر رسیده
maduro
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اسیدی
تصویر اسیدی
ácido, de forma ácida
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رسیده
تصویر رسیده
熟的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اسیدی
تصویر اسیدی
酸的 , 酸性的 , 酸地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رسیده
تصویر رسیده
reif
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اسیدی
تصویر اسیدی
kwaśny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رسیده
تصویر رسیده
зрілий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اسیدی
تصویر اسیدی
кислотний , кисло
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اسیدی
تصویر اسیدی
sauer
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رسیده
تصویر رسیده
спелый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اسیدی
تصویر اسیدی
кислотный , кислый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اسیدی
تصویر اسیدی
acido, acidamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی