کوره. رستاق. روستا. در عهد ساسانیان، ایالات را به أجزائی چند تقسیم کرده هر یک را یک استان می گفته اند (پاذکستپان) ظاهراً در اصل عنوان نایب الحکومۀ یک استان بوده است. (ایران در زمان ساسانیان تألیف کریستنسن ترجمه یاسمی ص 86). قال یزید بن عمر الفارسی، کانت ملوک فارس تعدّ السواد اثناعشر استاناً و تحسبه ستین طسوجاً و تفسیرالأستان اجاره و ترجمه الطسوج ناحیه. (معجم البلدان در کلمه سواد). قال العسکری مالاستان مثل الرستاق. (معجم البلدان ذیل الاستان العال). مقاسمه. (مفاتیح العلوم، در مواضعات دیوان خراج).
کوره. رستاق. روستا. در عهد ساسانیان، ایالات را به أجزائی چند تقسیم کرده هر یک را یک استان می گفته اند (پاذکستپان) ظاهراً در اصل عنوان نایب الحکومۀ یک استان بوده است. (ایران در زمان ساسانیان تألیف کریستنسن ترجمه یاسمی ص 86). قال یزید بن عمر الفارسی، کانت ملوک فارس تَعدّ السواد اثناعشر استاناً و تحسبه ستین طسوجاً و تفسیرالأستان اجاره و ترجمه الطسوج ناحیه. (معجم البلدان در کلمه سواد). قال العسکری مالاستان مثل الرستاق. (معجم البلدان ذیل الاستان العال). مُقاسمه. (مفاتیح العلوم، در مواضعات دیوان خراج).