جدول جو
جدول جو

معنی اسجوعت - جستجوی لغت در جدول جو

اسجوعت
پساوندین (پساوء دین مقفی قافیه دار)
تصویری از اسجوعت
تصویر اسجوعت
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اسجووعه
تصویر اسجووعه
پساوندین (پساوء دین مقفی قافیه دار)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسکورت
تصویر اسکورت
عده ای سربازمستحفظ وملازم رکاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسکورت
تصویر اسکورت
مشایعت، همراهی، هیئت مشایعت کنندگان، گروهی که برای محافظت یا احترام همراه شخص مهمی حرکت می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسکورت
تصویر اسکورت
((اِ کُ))
مشایعت، همراهی، عده ای سرباز مسلح که برای محافظت یا احترام، همراه شخصیت مهمی حرکت می کنند، همروان (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسبوع
تصویر اسبوع
هفته، هفت بار
فرهنگ لغت هوشیار
بدی کردن با کسی، بد کردن کاری را، بدی مقابل احسان نیکی. یا اسائه ادب. بی ادبی کردن هتک هرمت کردن بی ادبی. توضیح در رسم الخط عربی (اساء ه) نویسند و در فارسی (اسائت) و (اسائه) معمول گردیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسروع
تصویر اسروع
رزبنک، لارو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسجاع
تصویر اسجاع
جمع سجع، آوازهای کبوتروفاخته، سخنهای با قافیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسجاع
تصویر اسجاع
سجع ها، سخن با قافیه گفتن ها، بانگ کبوتران، جمع واژۀ سجع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسبوع
تصویر اسبوع
هفته، مجموع روزهای شنبه، یکشنبه، دوشنبه، سه شنبه، چهارشنبه، پنجشنبه و آدینه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسبوع
تصویر اسبوع
((اُ))
هفته، هفت بار، مفرد اسابیع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسجاع
تصویر اسجاع
جمع سجع، آواز خوش پرندگان، سخن موزون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسوت
تصویر اسوت
پیشوا مقتدا، خصلتی که شخص بدان لایق مقتدایی گردد، پیروی پس روی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسوت
تصویر اسوت
((اِ یا اُ وِ یا وَ))
پیشوا، مقتدا، خصلتی که شخص بدان لایق مقتدایی گردد
فرهنگ فارسی معین