- استصباح
- چراغ خواستن، چراغ افروختن روشنایی کردن، چراغ افروختن، روشنی جستن
معنی استصباح - جستجوی لغت در جدول جو
- استصباح ((اِ تِ))
- روشنایی کردن، چراغ افروختن، روشنی جستن
- استصباح
- روشن کردن چراغ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زشت دانستن ناهنجار دانستن بد دانستن زشت شمردن قبیح دانستن مقابل استحسان
نیکویی کردن خواستن، نیک شدن نیک آمدن، استنباطی که قاضی از روی کلیات مصالح لازم الرعایه بدست میاورد. صلاح کاری را جستن
باز تندرستی: تندرستی پس از بیماری
استدلال در حکمی که قاضی بنا به مصلحتی استنباط کند و به آن رای بدهد، به دنبال صلاح کار بودن، نیکویی خواستن
روا داشت، روا یافت، برکندن از بیخ کندن بر انداختن
به پیشواز کسی رفتن
رستگاری خواستن، رستگاری یافتن
گشاده خواهی (پانزدهم ماه رجب تازی را روز استفتاح گویند و برآنند که در آن روز درهای آسمان به روی خدایخانه گشوده است)، کیش پرسی پاسخ جویی برای پرسه های دینی ، آغازیدن، پیروزی خواستن نصرت خواستن فیروزی جستن، گشادگی خواستن فتوح خواستن گشایش طلبیدن، یار خواستن یاری خواستن، آغازیدن ابتدا کردن، خواستار رفع دشواری از کاری شدن خواستن حل مشکلی که در قرآن باشد، یا روز استفتاح روز پانزدهم ماه رجب که میگویند در آن روز درهای آسمان یا درهای کعبه باز است
مغاک کندن
آکنده شدن، چوره (چوره رخنه های کمهردوک را گویند که هنگام رشتن چرخ در آن کنند) زفتی ورزیدن (زفتی بخل)
شوخی زشت، شوخی زشت کردن
آشکار کردن خواستن، طلب پیدائی، طلب روشنی چیزی
روایی خواستن
دریافت، پی بردن، بیرون کشیدن بیرون آوردن چیزی را درآوردن، دریافت معنی و مفهوم چیزی بر اثر دقت و تیزهوشی، جمع استنباطات. یا قوه استنباط. قوه استخراج حقایق و مطالب
آگاهی یافتن، پیام خواستن باز کاوی خبر جستن در جستجوی خبر بر آمدن خبر پرسیدن
بخشش خواستن یاری خواستن
نمکین خواستن، نمکین یافتن (نمکین ملیح)
بزرگ منشی کردن
بو گرفتن
بلند شدن گرد گرد خیزی
استعجاب شگفت کردن شگفتی نمودن عجیب شمردن در شگفت شدن بشگفت آمدن، شگفتی تعجب
درمان پرسیدن، پزشک خواستن
صواب دیدن
فریاد خواهی
هم نشین خواستن، یاری خواستن، با خود داشتن، پیشین روایی: دستور یا فرمان پیشین و گذشته را هم اکنون پذیرفتن و روا داشتن دشوار شدن کار بهمراهی خواستن بصحبت و همدلی خواستن، یاری خواستن، همراه بردن با خود داشتن، باقی داشتن چیزی به حالت سابق آن آنکه امر مورد شکی را بر حالت سابق آن از جهت آثار حقوقی ثابت بداریم. بنابراین سه رکن دارد: یقین بان در رمان سابق، شک بان در زمان بعد، ثابت داشتن آثار یقین در زمان شک، جمع استصحابات
گشتن خواهی گوسپند، ناستوده دانستن جای
بیمناک یافتن، ناگوارا گشتن
همسر خواستن، زن کردن، شوی کردن، نیوتش خواستن (نیوتش هم آوایی پیشکش جماع مجامعت) عقد زناشویی بستن طلب نکاح کردن
پند خواهی، اندرز خواهی، اندرز نیوشی
دوست داشتن، برگزیدن