جدول جو
جدول جو

معنی استدامت - جستجوی لغت در جدول جو

استدامت
همیشه خواستن، همیشه بودن، به درنگ انداختن، همیشگی همیشه خواستن پیوسته خواستن دوام چیزی را خواستن، بدرنگ انداختن، همیشه بودن، همیشگی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از استقامت
تصویر استقامت
پا فشاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استنامت
تصویر استنامت
خفتن خواستن، خود را به خواب زدن، خو گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استدانت
تصویر استدانت
وام خواست، وام خواستن، وام گرفتن وام خواستن قرض طلبیدن وام گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
همیشه خواستن، همیشه بودن، به درنگ انداختن، همیشگی همیشه خواستن پیوسته خواستن دوام چیزی را خواستن، بدرنگ انداختن، همیشه بودن، همیشگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
پایداری، پایمردی، ایستادگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از استدامه
تصویر استدامه
همیشه بودن، دوام یافتن، دوام، همیشگی، دوام چیزی را خواستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
((اِ تِ مَ))
ایستادگی کردن، مقاومت کردن، پایداری، راست ایستادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استدامه
تصویر استدامه
((اِ تِ مِ))
همیشه خواستن، پیوسته خواستن، دوام چیزی را خواستن، به درنگ انداختن، همیشه بودن، همیشگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استنامت
تصویر استنامت
آرامش، خوابیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
ایستادگی کردن، ایستادگی، پایداری، سلامت، تندرستی، راستی، درستی، ثبات، استواری، در ورزش ویژگی هر یک از مسابقاتی که دارای زمان یا مسیر طولانی هستند مثلاً دو استقامت، شنای استقامت، اسکی استقامت، در علم نجوم حرکت بعضی سیارات در جهت توالی بروج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استقامت
تصویر استقامت
Doggedness, Endurance, Fortitude, Perseverance, Tenacity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
упорство , выносливость , стойкость , настойчивость
دیکشنری فارسی به روسی
Beharrlichkeit, Ausdauer, Festigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
наполегливість , витривалість , стійкість , завзятість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
upór, wytrzymałość, wytrwałość
دیکشنری فارسی به لهستانی
坚韧 , 耐力 , 毅力
دیکشنری فارسی به چینی
tenacidade, resistência, fortaleza, perseverança
دیکشنری فارسی به پرتغالی
tenacia, resistenza, forza d'animo, perseveranza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
tenacidad, resistencia, fortaleza, perseverancia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
ténacité, endurance, fortitude, persévérance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
doorzettingsvermogen, uithoudingsvermogen, vastberadenheid, volharding, vasthoudendheid
دیکشنری فارسی به هلندی
ความพยายาม , ความทนทาน , ความแข็งแกร่ง , ความพากเพียร , ความมุ่งมั่น
دیکشنری فارسی به تایلندی
ketekunan, ketahanan, keteguhan, kegigihan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
سفاهةٌ , تبذيرٌ , بشكلٍ مسرفٍ , مبطاطٌ
دیکشنری فارسی به عربی
दृढ़ता , सहनशीलता , धैर्य
دیکشنری فارسی به هندی
עמידות , סיבולת , חוסן , הַתְמָדָה , חוֹזֶק
دیکشنری فارسی به عبری
根気 , 耐久性 , 勇気 , 忍耐 , 粘り強さ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
끈기 , 지구력 , 인내
دیکشنری فارسی به کره ای
inatçılık, dayanıklılık, metinlilik, azim
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
uvumilivu, ustahimilivu, uthabiti
دیکشنری فارسی به سواحیلی
অধ্যবসায় , সহনশীলতা , দৃঢ়তা
دیکشنری فارسی به بنگالی
عزم , استقامت , ثابت قدمی , سخت کوشی
دیکشنری فارسی به اردو
پیداشدن آشکار گشتن هویدا شدن، پیدا کردن آشکار کردن، بجای آوردن دانستن شناختن، هویدایی ظهور
فرهنگ لغت هوشیار
زاری کردن زاریدن، فروتنی کردن عجز آوردن، تن در دادن گردن نهادن، زاری تضرع، فروتنی تواضع
فرهنگ لغت هوشیار