معنی استنامت - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با استنامت
استدامت
- استدامت
- همیشه خواستن، همیشه بودن، به درنگ انداختن، همیشگی همیشه خواستن پیوسته خواستن دوام چیزی را خواستن، بدرنگ انداختن، همیشه بودن، همیشگی
فرهنگ لغت هوشیار
استقامت
- استقامت
- ایستادگی کردن، مقاومت کردن، پایداری، راست ایستادن
فرهنگ فارسی معین