استجابت. پاسخ کردن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). جواب گفتن. (غیاث اللغات) (منتهی الارب). جواب دادن: استجاب له، بسیار شدن آب چاه و گرد آمدن آن. پرآب شدن چاه. (منتهی الارب) ، دست بداشتن از آب کشیدن از چاه تا آب گرد آید. (تاج المصادر بیهقی) ، ماندگی افکندن. برآسودن. (منتهی الارب) : سباشی تکین از اتباع واشیاع ارسلان مکنت مقام و فرصت استجمام نیافت به ابیورد شد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 294). سلطان بر عزم استجمام روزی چند به اصفهان آمد. (جهانگشای جوینی)
استجابت. پاسخ کردن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). جواب گفتن. (غیاث اللغات) (منتهی الارب). جواب دادن: استجاب له، بسیار شدن آب چاه و گرد آمدن آن. پرآب شدن چاه. (منتهی الارب) ، دست بداشتن از آب کشیدن از چاه تا آب گرد آید. (تاج المصادر بیهقی) ، ماندگی افکندن. برآسودن. (منتهی الارب) : سباشی تکین از اتباع واشیاع ارسلان مکنت مقام و فرصت استجمام نیافت به ابیورد شد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 294). سلطان بر عزم استجمام روزی چند به اصفهان آمد. (جهانگشای جوینی)
رجوع به استرابه شود، آنقدر آب در حوض ریختن که بپوشد زمین را. (منتهی الارب) ، فراخ شدن، چنانکه مکان. فراخ شدن جایگاه. (تاج المصادر بیهقی) : استراض المکان، خوش آمدن جای، خوش شدن نفس. (منتهی الارب) ، بامرغزار شدن زمین. (زوزنی)
رجوع به استرابه شود، آنقدر آب در حوض ریختن که بپوشد زمین را. (منتهی الارب) ، فراخ شدن، چنانکه مکان. فراخ شدن جایگاه. (تاج المصادر بیهقی) : استراض المکان، خوش آمدن جای، خوش شدن نفس. (منتهی الارب) ، بامرغزار شدن زمین. (زوزنی)
عاریت گرفتن ایرمان گرفتن بعاریت خواستن، یکی از انواع مجازاست و آن عبارتست از اضافت مشبه به بمشبه با علاقه پس اگر مشبه به ذکر و مشبه ترک شوداستعاره مصرحه است و اگر عکس شود استعاره مکنیه
عاریت گرفتن ایرمان گرفتن بعاریت خواستن، یکی از انواع مجازاست و آن عبارتست از اضافت مشبه به بمشبه با علاقه پس اگر مشبه به ذکر و مشبه ترک شوداستعاره مصرحه است و اگر عکس شود استعاره مکنیه