معنی استنابت - فرهنگ فارسی معین
معنی استنابت
- استنابت((اِ تِ بَ))
- به نیابت خواستن کسی را
تصویر استنابت
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با استنابت
استنابه
- استنابه
- جانشین خواستن، جانشین گزیدن، نمایندگی به دادگاه دیگر دادن بنیابت خواستن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
استطابت
- استطابت
- پاکی جستن، پاکیزه دانستن پاکیزگی خواستن پاکی جستن، پاک یافتن پاکیزه دانستن
فرهنگ لغت هوشیار