حاکم استان (ناحیت و ایالت) در زمان ساسانیان. (ایران در زمان ساسانیان ترجمه یاسمی ص 86 و 348). رجوع به استندار شود، بازداشتن. (برهان) (سروری) (رشیدی) ، منع رفتن کردن. (برهان). متوقف ساختن: مرکب استانید و پس آواز داد آن پیام وآن تحیت باز داد. مولوی (در داستان تاجر و طوطی)
حاکم اُستان (ناحیت و ایالت) در زمان ساسانیان. (ایران در زمان ساسانیان ترجمه یاسمی ص 86 و 348). رجوع به استندار شود، بازداشتن. (برهان) (سروری) (رشیدی) ، منع رفتن کردن. (برهان). متوقف ساختن: مرکب استانید و پس آواز داد آن پیام وآن تحیت باز داد. مولوی (در داستان تاجر و طوطی)