جدول جو
جدول جو

معنی استاندار

استاندار((اُ))
حاکم ایالت، فرمانروای یک استان
تصویری از استاندار
تصویر استاندار
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با استاندار

استاندار

استاندار
در اصطلاح جدید حاکم هر یک از بیست وپنج استان ایران است
استاندار
فرهنگ لغت هوشیار

استاندار

استاندار
کسی که از طرف وزارت کشور کارهای یک استان را اداره می کند، والی، حکمران
استاندار
فرهنگ فارسی عمید