جدول جو
جدول جو

معنی اریاسب - جستجوی لغت در جدول جو

اریاسب
(پسرانه)
نام یکی از سرداران کوروش پادشاه هخامنشی
تصویری از اریاسب
تصویر اریاسب
فرهنگ نامهای ایرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آریاسب
تصویر آریاسب
(پسرانه)
دارنده اسب ایرانی، نام یکی از سرداران کوروش پادشاه هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ارماسب
تصویر ارماسب
(پسرانه)
دارنده اسب آرام، نام یکی از سرداران هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ارشاسب
تصویر ارشاسب
(پسرانه)
دارنده اسبهای نر، از نامهای ایران باستان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ارجاسب
تصویر ارجاسب
(پسرانه)
دارنده اسب با ارزش، ارجاسپ، از شخصیتهای شاهنامه، نام پادشاه توران و چین در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ارزیاب
تصویر ارزیاب
کسیکه ارزش هر چیزیرا تعیین کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتیاب
تصویر ارتیاب
شک کردن، به شک افتادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارجاسپ
تصویر ارجاسپ
(پسرانه)
دارنده اسب با ارزش، از شخصیتهای شاهنامه، نام پادشاه توران و چین در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرشاسب
تصویر فرشاسب
(پسرانه)
دارنده اسب تنومند، نام یکی از سرداران کمبوجیه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گرشاسب
تصویر گرشاسب
(پسرانه)
صاحب اسب لاغر، نام پدر نریمان جد رستم پهلوان شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پاریاب
تصویر پاریاب
زراعت آبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاریاب
تصویر فاریاب
زمین زراعتی که آبیاری شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارتیاب
تصویر ارتیاب
شک کردن، در شک افتادن، شک پیدا کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاریاب
تصویر پاریاب
زراعت آبی، زراعتی که با آب قنات یا رودخانه آبیاری شود، پاراب، پاریاو، فاراب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارزیاب
تصویر ارزیاب
ارزیابنده، کسی که ارزش چیزی را معیّن می کند، مقوّم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فاریاب
تصویر فاریاب
زراعت آبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارگاسم
تصویر ارگاسم
((اُ))
شور شهوانی، طغیان پیش از اوج لذت جنسی در زن ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارزیاب
تصویر ارزیاب
ارز یابنده، کسی که ارزش هر چیزی را معین کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارتیاب
تصویر ارتیاب
((اِ))
کسی را متهم ساختن، دچار شک و تردید گردیدن، گمان داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاریاب
تصویر پاریاب
زراعتی که با آب رودخانه و امثال آن کشت شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاریاب
تصویر فاریاب
((رْ))
فاریاو، زراعت آبی
فرهنگ فارسی معین
دورۀ اول از دوران دوم زمین شناسی که زمین آب و هوای گرم داشته و حشرات بسیار و نخستین نوع پستانداران در آن وجود داشته اند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باریاب
تصویر باریاب
زمینی که با آب قنات یا رودخانه آبیاری شود
باریابنده، کسی که به حضور پادشاه بار یابد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارزیاب
تصویر ارزیاب
Evaluator
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ผู้ประเมิน
دیکشنری فارسی به تایلندی