- ارواث
- سرگین اسبو چهارپایان
معنی ارواث - جستجوی لغت در جدول جو
- ارواث
- روث ها، سرگین ها، جمع واژۀ روث
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کهنگی فرسودگی در جامه یا کالا، بی مایگی در سخنرانی، پیش پاافتادگی سبکی در سخن
زشت گویی
نیزه بازی، شیرآوردن شیردار شدن، شیر دادن
جمع رومی، رومیان جمع رومی رومیان
آرواره
نرم رفتن، نرم راندن، مولش دادن
جمع روح
سیراب کردن، روان کردن سیراب کردن ترویه، روان کردن، به روایت شعر داشتن بر روایت شعر داشتن
افزون گرداندن، افزون گرفتن، نرم گرداندن، همه شیر راندوشیدن
روح ها، آسایش ها، نشاط و سرزندگی ها، روح ها، جان ها، روان ها، وحی ها، جمع واژۀ روح
آتش، سوخته
سیراب کردن ترویه، روان کردن، به روایت شعر داشتن بر روایت شعر داشتن
سیراب کردن