جدول جو
جدول جو

معنی ارعا - جستجوی لغت در جدول جو

ارعا
رویانیدن گیاه چرانیدن ستوررا، گوش دادن سخن کسی را استماع گوش بسوی چیزی داشتن، بخشودن عفو کردن رعایت و مرحمت کردن، آزرم داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
ارعا
رعایت حال کردن، مهربانی کردن
تصویری از ارعا
تصویر ارعا
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارعان
تصویر ارعان
رعنا گردانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارعام
تصویر ارعام
نزاریدن گوسپندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارعاف
تصویر ارعاف
خون دماغ شدن، شتابانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارعاش
تصویر ارعاش
لرزانیدن به لرزه در آوردن ناتوان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارعاس
تصویر ارعاس
لرزانیدن، لرزاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارعاب
تصویر ارعاب
ترسانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارعاب
تصویر ارعاب
ترساندن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارعاد
تصویر ارعاد
ترساندن، بیم دادن، کسی را دچار ترس و بیم کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارعاب
تصویر ارعاب
ترساندن، بیم دادن، کسی را دچار ترس و بیم کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارعاب
تصویر ارعاب
((اِ))
به رعب و هراس افکندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارعاء
تصویر ارعاء
((اِ))
رویانیدن گیاه، چرانیدن ستور، گوش دادن به سخن کسی، بخشودن، شرم داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اردا
تصویر اردا
هک کردن هک ساختن نابود کردن نیست گردانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
پشیناری به خود بستن فرا خواست، آرزو کردن دعوی کردن (خواه حق و خواه باطل) دعوی کردن بر کسی دعوی کردن بچیزی، نام و نسب خویش گفتن پیش حریف در کار زار، آرزو کردن، خواستن چیزی در دادگاهها بوسیله نوشته و یا گفتار از طرفی و ممکن است شخصی که چیزی را از دیگری میخواهد بر حق باشد یا ناحق
فرهنگ لغت هوشیار
خشنودش سگیرش خشنود کردن راضی گردانیدن ترضیه دادن چیزی به کسی برای خشنود کردن او اقناع
فرهنگ لغت هوشیار
دول را ریسمان بستن (دول دلو تازی شده)، پاره دادن پارک دادن (پارک رشوه)، شیردادن رشوه دادن پول دادن یا هدیه دادن بکسی برای اجرای منظوری خاص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارسا
تصویر ارسا
اشک آب چشم اشک چشم دمع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اربعا
تصویر اربعا
چهارشنبه تیرشید چهار زانو
فرهنگ لغت هوشیار
امید بخشیدن، دیر کاری، جمع رجا، کناره ها کرانه ها طرف ها گوشه ها. امیدوار کردن، واپس بردن کار را به تاء خیر انداختن وا پس داشتن پس افکندن باز پس بردن سپس انداختن کاری را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارثا
تصویر ارثا
سیاه و سفید رخنیک از راه ارث از طریق میراث
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارقا
تصویر ارقا
جمع رقیق، بندگان، مملوکان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارغا
تصویر ارغا
جوی آب
فرهنگ لغت هوشیار
ول زبان زود سخن (ناظم الاطباء)، آویزان گوشت فروهشته گوشت، سست، لشکر گران، دراز بینی، کوه دماغه دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارعد
تصویر ارعد
رعد زده برق زده
فرهنگ لغت هوشیار
سیراب کردن ترویه، روان کردن، به روایت شعر داشتن بر روایت شعر داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارنا
تصویر ارنا
نام درختی در جنگلهای ایران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسعا
تصویر اسعا
به سخن چینی واداشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارشا
تصویر ارشا
(دخترانه)
از نام های ایران باستان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ارسا
تصویر ارسا
(دخترانه)
ارس
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اردا
تصویر اردا
(پسرانه)
نام موبدی در زمان اردشیر بابکان پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ارتا
تصویر ارتا
(دخترانه و پسرانه)
راستی، درستی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ادعا
تصویر ادعا
داوی، داویدن، داوش، داو
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اطعا
تصویر اطعا
اطاعت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امعا
تصویر امعا
روده ها، جمع معا، جمع معی
فرهنگ لغت هوشیار