به معنی رزفین. (از شعوری ج 2 ص 19). آنچه بدان در را بندند. (ناظم الاطباء) : سخن زن را مؤثر چون نباشد شود شوهر چو رزنین بر در خود. ؟ (از شعوری ج 2 ص 19). و رجوع به رزفین و زرفین شود، کلید. (ناظم الاطباء). و رجوع به رزفین شود
به معنی رزفین. (از شعوری ج 2 ص 19). آنچه بدان در را بندند. (ناظم الاطباء) : سخن زن را مؤثر چون نباشد شود شوهر چو رزنین بر در خود. ؟ (از شعوری ج 2 ص 19). و رجوع به رزفین و زرفین شود، کلید. (ناظم الاطباء). و رجوع به رزفین شود
شهری است به روم و سیف الدوله بن حمدان در آنجا غزو کرد و ابوفراس آنرا یاد کرده و گوید: الی أن وردنا ارقنین نسوقها و قد نکلت اعقابنا و المخاصر. و بعضی آنرا با فاء ذکر کرده اند ولی ارقنین با قاف بیشتر آمده است. (معجم البلدان). و مؤلف قاموس الأعلام ترکی گوید: بروایت نویسندگان عرب شهری معروف به وده بدیار روم و معلوم نیست که با کدام شهر اناطولی تطبیق میشده و موقع آن کجاست، آنکه بر اهل خود غیرت ندارد. (منتهی الأرب). بی حمیّت، آنکه اهل او مهابت وی نکنند. (منتهی الأرب). رکاک
شهری است به روم و سیف الدوله بن حمدان در آنجا غزو کرد و ابوفراس آنرا یاد کرده و گوید: الی أن وردنا ارقنین نسوقها و قد نکلت اعقابنا و المخاصِر. و بعضی آنرا با فاء ذکر کرده اند ولی ارقنین با قاف بیشتر آمده است. (معجم البلدان). و مؤلف قاموس الأعلام ترکی گوید: بروایت نویسندگان عرب شهری معروف به وده بدیار روم و معلوم نیست که با کدام شهر اناطولی تطبیق میشده و موقع آن کجاست، آنکه بر اهل خود غیرت ندارد. (منتهی الأرب). بی حمیّت، آنکه اهل او مهابت وی نکنند. (منتهی الأرب). رُکاک
بیونانی اسم نباتیست که بر دو نوع برّی و بستانی میباشد و بری او غیرمستعمل و بستانی او برگش شبیه ببرگ ابهل و ساقش مربع و بقدر نصف ذراع و غلاف ثمرش شبیه بغلاف لوبیا و مایل بطرف اسفل و تخمش سیاه و دراز و تخم برّی او مستدیر و اغبر، و گویند ارمنین درخت قلقلان است. در سیم گرم و محلل و جذّاب و یک درهم او با شراب بغایت محرک باه و ضماد مطبوخ او محلل اورام بلغمی و جاذب پیکان و خار از بدن و مخرج جنین و قطور او با عسل جهت قرحۀ چشم نافع است. (تحفۀ حکیم مؤمن). بلغت رومی انار صحرائی را گویند و بعربی رمان البرّی خوانند و بعضی درخت انار صحرائی را گفته اند و بعضی گویند اناردانۀ دشتی است که آنرا حب القلقل خوانند، قاف اول مکسور و ثانی مفتوح. (برهان). انار برّی. (سروری) (جهانگیری). انار دشتی. (رشیدی). قلقل. (اختیارات بدیعی). انار کوهی. (شعوری). قلقلان. قلاقل. حب القلقل. اناردانۀ دشتی. جودان. جودانه. گلنار پارسی
بیونانی اسم نباتیست که بر دو نوع برّی و بستانی میباشد و بری او غیرمستعمل و بستانی او برگش شبیه ببرگ ابهل و ساقش مربع و بقدر نصف ذراع و غلاف ثمرش شبیه بغلاف لوبیا و مایل بطرف اسفل و تخمش سیاه و دراز و تخم برّی او مستدیر و اغبر، و گویند ارمنین درخت قلقلان است. در سیم گرم و محلل و جذّاب و یک درهم او با شراب بغایت محرک باه و ضماد مطبوخ او محلل اورام بلغمی و جاذب پیکان و خار از بدن و مخرج جنین و قطور او با عسل جهت قرحۀ چشم نافع است. (تحفۀ حکیم مؤمن). بلغت رومی انار صحرائی را گویند و بعربی رمان البرّی خوانند و بعضی درخت انار صحرائی را گفته اند و بعضی گویند اناردانۀ دشتی است که آنرا حب القلقل خوانند، قاف اول مکسور و ثانی مفتوح. (برهان). انار برّی. (سروری) (جهانگیری). انار دشتی. (رشیدی). قلقل. (اختیارات بدیعی). انار کوهی. (شعوری). قلقلان. قُلاقِل. حب القلقل. اناردانۀ دشتی. جودان. جودانه. گلنار پارسی
قریه ای است از قراء اصفهان. ابوسعد گوید چنین شنودم از شیخ ما اباسعد احمد بن محمد الحافظ در اصفهان. و گروهی از دانشمندان بدان منتسب اند. رجوع به معجم البلدان و مرآت البلدان شود.
قریه ای است از قراء اصفهان. ابوسعد گوید چنین شنودم از شیخ ما اباسعد احمد بن محمد الحافظ در اصفهان. و گروهی از دانشمندان بدان منتسب اند. رجوع به معجم البلدان و مرآت البلدان شود.
یونانی تازی شده از گیاهان ازگیل درختچه ای از تیره گل سرخیان که خاردار است و بحالت وحشی در جنگلهای اروپای مرکزی و نواحی معتدل آسیا روییده میشود و غالبا آنرا با درختان دیگر پیوند میزنند ارونیا
یونانی تازی شده از گیاهان ازگیل درختچه ای از تیره گل سرخیان که خاردار است و بحالت وحشی در جنگلهای اروپای مرکزی و نواحی معتدل آسیا روییده میشود و غالبا آنرا با درختان دیگر پیوند میزنند ارونیا
سازهایی ذوات اوتار و سازهایی که از تعداد زیادی لوله تشکیل شده و هوا را با واسطه داخل آن لوله ها دمند، سازیست که یونانیان و رومیان مینواختند ارگ، سازیست که خالی باشد بچرم کشیده و بر آن رودها بندند و آن سابقا مربع بوده مشابه صندوق ارغنن
سازهایی ذوات اوتار و سازهایی که از تعداد زیادی لوله تشکیل شده و هوا را با واسطه داخل آن لوله ها دمند، سازیست که یونانیان و رومیان مینواختند ارگ، سازیست که خالی باشد بچرم کشیده و بر آن رودها بندند و آن سابقا مربع بوده مشابه صندوق ارغنن
ارزنده، درخور یق سزاوار مستحق، درویش بی نوا نادر، صالح (مقابل طالح) سزا (مقابل ناسزا) اهل، پیشکش، کم بهایی کم قیمتی مقابل گرانی، آسانی سهولت، فراخی فراوانی. یا سال ارزانی. سالی که زندگی فراخ و خواربار و کا کم بها و فراوانست، دستوری اجازه اذن رخصت
ارزنده، درخور یق سزاوار مستحق، درویش بی نوا نادر، صالح (مقابل طالح) سزا (مقابل ناسزا) اهل، پیشکش، کم بهایی کم قیمتی مقابل گرانی، آسانی سهولت، فراخی فراوانی. یا سال ارزانی. سالی که زندگی فراخ و خواربار و کا کم بها و فراوانست، دستوری اجازه اذن رخصت
فرانسوی مرگ موش یکی از اجسام مفرد برنگ فود و با جی فلزی شماره اتمی 33 وزن مخصوص 7، 5 خود آن سمی نیست ولی اکسید آن انیدرید ارسنیو که گاهی آنرا ارسنیک سفید گویند بسیار سمی است زرنیخ سفید
فرانسوی مرگ موش یکی از اجسام مفرد برنگ فود و با جی فلزی شماره اتمی 33 وزن مخصوص 7، 5 خود آن سمی نیست ولی اکسید آن انیدرید ارسنیو که گاهی آنرا ارسنیک سفید گویند بسیار سمی است زرنیخ سفید