جدول جو
جدول جو

معنی ارتیاد - جستجوی لغت در جدول جو

ارتیاد
(کَ زَ)
جستن. (تاج المصادر بیهقی). طلب کردن. (غیاث اللغات) : اذا بال احدکم فلیرتد لبوله، ای لیطلب مکاناً لیناً او منحدراً
لغت نامه دهخدا
ارتیاد
جستن، خواهانی
تصویری از ارتیاد
تصویر ارتیاد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارتصاد
تصویر ارتصاد
چشم به راه بودن، چشم داشتن، رصد کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارتیاش
تصویر ارتیاش
خوب شدن حال کسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارتداد
تصویر ارتداد
رد کردن حداقل یکی از اصول دین، از دین برگشتن، مرتد شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتیاد
تصویر اعتیاد
عادت کردن، خو گرفتن، در پزشکی وابستگی به بعضی مواد، از قبیل تریاک، مرفین، هروئین، حشیش، الکل و مانند آن، به علت مداومت در استعمال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارتیاض
تصویر ارتیاض
ریاضت کشیدن، رنج بردن برای آموختن یا تعلیم گرفتن، رام شدن بر اثر تعلیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارتیاح
تصویر ارتیاح
راحت یافتن، آرام شدن، شاد شدن، شادمانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارتعاد
تصویر ارتعاد
لرزیدن، لرزش، مضطرب شدن، ناآرام شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارتیاب
تصویر ارتیاب
شک کردن، در شک افتادن، شک پیدا کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استیاد
تصویر استیاد
بزرگ دوده ای را کشتن، مهتر زنان را به زنی خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتیاد
تصویر اعتیاد
خو گرفتن ها، معتاد شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتداد
تصویر ارتداد
رد شدن، بر گشتن از دین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتصاد
تصویر ارتصاد
چشم داشتن، چشم به راه بودن چشم داشتن چشم براه بودن
فرهنگ لغت هوشیار
ناآرامی دلهریدن دلهره داشتن ارزیدن، مضطرب گردیدن بی آرام گردیدن، لرز لرزه لرزش جنبش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتفاد
تصویر ارتفاد
ورزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتیاب
تصویر ارتیاب
شک کردن، به شک افتادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتیاح
تصویر ارتیاح
شادمانی شاد شدن، آسایش یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتیاش
تصویر ارتیاش
نیکو شدن حال کسی نیکو شدن احوال، حسن حال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتیاض
تصویر ارتیاض
ریاضت کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتیاع
تصویر ارتیاع
هراسیدن ترسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتیاغ
تصویر ارتیاغ
خواستن، شکارجستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتصاد
تصویر ارتصاد
((اِ تِ))
چشم داشتن، چشم به راه بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتیاد
تصویر اعتیاد
((اِ))
عادت کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارتداد
تصویر ارتداد
((اِ تِ))
از دین برگشتن، کافر شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارتیاش
تصویر ارتیاش
((اِ))
نیکو حال شدن، حسن حال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارتعاد
تصویر ارتعاد
((اِ تِ))
لرزیدن، مضطرب گردیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارتیاب
تصویر ارتیاب
((اِ))
کسی را متهم ساختن، دچار شک و تردید گردیدن، گمان داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارتیاح
تصویر ارتیاح
((اِ))
مسرور شدن، خوشحال گشتن، شاد کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارتیاض
تصویر ارتیاض
((اِ تِ))
رام شدن بر اثر تعلیم، تعلیم یافتن، ریاضت کشیدن، ستم کشیدن برای تعلم، خوش کردن کسی را
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتیاد
تصویر اعتیاد
بنگش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اعتیاد
تصویر اعتیاد
Addiction
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اعتیاد
تصویر اعتیاد
зависимость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اعتیاد
تصویر اعتیاد
Sucht
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اعتیاد
تصویر اعتیاد
залежність
دیکشنری فارسی به اوکراینی