- ارادتمند
- آنکه ارادت ورزد، دوستدار
معنی ارادتمند - جستجوی لغت در جدول جو
- ارادتمند
- دارای صمیمیت و دوستی بسیار، عنوانی که شخص هنگام حرف زدن از خود برای اظهار تواضع به خود می دهد مثلاً ارادتمند بسیار مشتاق شما هستم
- ارادتمند ((اِ دَ مَ))
- آن که ارادت می ورزد، مخلص
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عمل ارادتمند ارادتمند بودن
بزرگ منش، بزرگوار
خوشبخت و اقبالمند
والا نژاده شریف نجیب اصیل: مردی کریم و سخاوتمند است
شریف، باشرف، اصیل و نجیب
خوشبخت، نیک بخت، ایمن، اقبالمند، بختیار، بلنداقبال، بلندبخت، خجسته، خجسته طالع، خجسته فال، خوش طالع، جوان بخت، سفیدبخت، سعید، شادبخت، صاحب اقبال، صاحب دولت، طالع مند، فرّخ فال، فرخنده بخت، فرخنده طالع، مقبل، مستسعد، نیک اختر، نکوبخت، نیکوبخت
سخاوتمند