ابن ضرار الضبی. رجوع به عقدالفرید چ محمد سعید العریان ج 6 ص 44 شود، دشوارتر. مکروه تر. سخت تر. واقعۀ عظیم تر: بل الساعه موعدهم والساعه ادهی و امر. (قرآن 46/54). ان ادهی مصیبه نزلت بی ان تصدی و قد عدمت الشبابا. (معجم الادباء چ مارگلیوث ج 1 ص 380 س 12) ابن منصور بن زید بلخی. پدر سلطان ابراهیم که پادشاهی بلخ ترک داده درویشی اختیار کرده بود و قصۀ آن مشهور است. (مؤید الفضلاء). و رجوع به ابراهیم ادهم شود عنبری یا عبدی. ابوعبیدالله المرزبانی در الموشح از او روایت دارد. رجوع به الموشح چ مصر ج 1 ص 130 و 227 شود واعظ، متخلص به عزلتی. او راست: کتاب معیارالعلم والعمل
ابن ضرار الضبی. رجوع به عقدالفرید چ محمد سعید العریان ج 6 ص 44 شود، دشوارتر. مکروه تر. سخت تر. واقعۀ عظیم تر: بل الساعه موعدهم والساعه ادهی و امر. (قرآن 46/54). ان ادهی مصیبه نزلت بی ان تصدی و قد عدمت الشبابا. (معجم الادباء چ مارگلیوث ج 1 ص 380 س 12) ابن منصور بن زید بلخی. پدر سلطان ابراهیم که پادشاهی بلخ ترک داده درویشی اختیار کرده بود و قصۀ آن مشهور است. (مؤید الفضلاء). و رجوع به ابراهیم ادهم شود عنبری یا عبدی. ابوعبیدالله المرزبانی در الموشح از او روایت دارد. رجوع به الموشح چ مصر ج 1 ص 130 و 227 شود واعظ، متخلص به عزلتی. او راست: کتاب معیارالعلم والعمل
سیاه. (منتهی الارب). تیره گون: غرۀ بامداد بر صفحۀ ادهم ظلام پیدا گشت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 31). رو سفید از قوت بلغم بود باشد از سودا که روی ادهم بود. مولوی.
سیاه. (منتهی الارب). تیره گون: غرۀ بامداد بر صفحۀ ادهم ظلام پیدا گشت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 31). رو سفید از قوت بلغم بود باشد از سودا که روی ادهم بود. مولوی.
پوست دباغی شده، چرم، برای مثال بر همه عالم همی تابد سهیل / جایی انبان می کند جایی ادیم (سعدی - ۱۵۷)، پوست، کنایه از روی چیزی، سطح، برای مثال ادیم زمین سفرۀ عام اوست / چه دشمن بر این خوان یغما چه دوست (سعدی۱ - ۳۳)
پوست دباغی شده، چرم، برای مِثال بر همه عالم همی تابد سهیل / جایی انبان می کند جایی ادیم (سعدی - ۱۵۷)، پوست، کنایه از روی چیزی، سطح، برای مِثال ادیم زمین سفرۀ عام اوست / چه دشمن بر این خوان یغما چه دوست (سعدی۱ - ۳۳)
محلی است در شعر. (مراصدالاطلاع). و بکری گوید آن پشته هائی است سیاه رنگ در نجد یا قریب بدان. جمیل گوید: جعلن شمالا ذاالعشیره کلها و ذات الیمین البرق برق هجین فلما تجاوزن الاداهم فتننی و أسمح للبین المشت قرون. (ضمیمۀ معجم البلدان) ، شاگرد. متعلم. که ادب فراگیرد: چشم دیوانه نگاهان ادب آموز شده ست آن چه شرم است که با لیلی صحرائی ماست. صائب
محلی است در شعر. (مراصدالاطلاع). و بکری گوید آن پشته هائی است سیاه رنگ در نجد یا قریب بدان. جمیل گوید: جعلن شمالا ذاالعشیره کلها و ذات الیمین البرق برق هجین فلما تجاوزن الاداهم فتننی و أسمح للبین المشت قرون. (ضمیمۀ معجم البلدان) ، شاگرد. متعلم. که ادب فراگیرد: چشم دیوانه نگاهان ادب آموز شده ست آن چه شرم است که با لیلی صحرائی ماست. صائب
الثعلبی. صحابی است. صحابی به فردی اطلاق می شود که در زمان حیات حضرت محمد (ص)، با ایشان دیدار داشته، به رسالت او ایمان آورده و در حال مسلمانی از دنیا رفته باشد. این افراد، حلقه نخست انتقال دهندگان وحی الهی و سنت پیامبر به نسل های بعدی مسلمانان بودند. مطالعه و شناخت زندگینامه صحابه برای پژوهش در حوزه های حدیث، تاریخ اسلام و تربیت دینی بسیار اهمیت دارد.
الثعلبی. صحابی است. صحابی به فردی اطلاق می شود که در زمان حیات حضرت محمد (ص)، با ایشان دیدار داشته، به رسالت او ایمان آورده و در حال مسلمانی از دنیا رفته باشد. این افراد، حلقه نخست انتقال دهندگان وحی الهی و سنت پیامبر به نسل های بعدی مسلمانان بودند. مطالعه و شناخت زندگینامه صحابه برای پژوهش در حوزه های حدیث، تاریخ اسلام و تربیت دینی بسیار اهمیت دارد.
عبدالقادر بن علی الحسین. نزیل مدینه و خادم فراشه شریفه در حجرۀ نبویه. او راست: اربع رسایل: 1- میزان العدل فی مقاصد احکام الرمل. 2- فواتح الرغائب فی خصوصیات اوقات الکواکب. 3- زهرالمروج فی دلائل البروج. 4- لطائف الأشاره فی خصائص الکواکب السیاره و آن با کتاب شمس المعارف الکبری در بمبئی بسال 1287هجری قمری و در مصر ذیل شمس المعارف الکبری بسال 1318هجری قمری بطبع رسیده است. (معجم المطبوعات)
عبدالقادر بن علی الحسین. نزیل مدینه و خادم فراشه شریفه در حجرۀ نبویه. او راست: اربع رسایل: 1- میزان العدل فی مقاصد احکام الرمل. 2- فواتح الرغائب فی خصوصیات اوقات الکواکب. 3- زهرالمروج فی دلائل البروج. 4- لطائف الأشاره فی خصائص الکواکب السیاره و آن با کتاب شمس المعارف الکبری در بمبئی بسال 1287هجری قمری و در مصر ذیل شمس المعارف الکبری بسال 1318هجری قمری بطبع رسیده است. (معجم المطبوعات)