نام عقل فلک عطارد. (فرهنگ دساتیر). و مجعول است، یا مادر عاد. (منتهی الأرب) (آنندراج) ، یا نام قبیلۀ عاد. (منتهی الأرب) (آنندراج) : و کان ممّا صنع الله للانصار، و هم الاوس و الخزرج، انهم کانوا یسمعون من حلفائهم بنی قریظه و النضیر- یهودالمدینه - أن نبیاً مبعوث فی هذا الزمان و یتوعدون الأوس و الخزرج به اذا حاربوهم فیقولون: انّا سنقتلکم معه قتل عاد و ارم. (امتاع الاسماع مقریزی ج 1 ص 31). لو أننی کنت من عاد و من ارم ربیب قیل و لقمان و ذی جدن. افنون التغلبی (البیان و التبیین چ حسن السندوبی ج 1 ص 166)
نام عقل فلک عطارد. (فرهنگ دساتیر). و مجعول است، یا مادر عاد. (منتهی الأرب) (آنندراج) ، یا نام قبیلۀ عاد. (منتهی الأرب) (آنندراج) : و کان ممّا صنع الله للانصار، و هم الاوس و الخزرج، انهم کانوا یسمعون من حُلَفائهم بنی قُریظه و النضیر- یهودالمدینه - أن نَبیاً مبعوث فی هذا الزمان و یتوعدون الأوس َ و الخزرَج به اذا حاربوهم فیقولون: انّا سنقتلکم معه قتل عاد وَ اِرَم. (امتاع الاسماع مقریزی ج 1 ص 31). لو أننی کنت ُ مِن عاد و من اِرم رَبیب قَیل و لقمان و ذی جدن. افنون التغلبی (البیان و التبیین چ حسن السندوبی ج 1 ص 166)
لهجه ای است در اطلس و آطلاس بترکی. رجوع به اطلس، و قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 995 و لغات تاریخیه و جغرافیۀ ترکی ج 1 ص 187 شود، بالا برآمدن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). رجوع به اطلاع شود
لهجه ای است در اطلس و آطلاس بترکی. رجوع به اطلس، و قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 995 و لغات تاریخیه و جغرافیۀ ترکی ج 1 ص 187 شود، بالا برآمدن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). رجوع به اطلاع شود
جمع واژۀ طلس، بمعنی نامه یا نامۀ پاک کرده شده و جامۀ ریمناک و پوست موی رفتۀ ران شتر و گرگ بی موی کهنه. (آنندراج). جمع واژۀ طلس. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (متن اللغه) (اقرب الموارد). رجوع به طلس شود
جَمعِ واژۀ طِلْس، بمعنی نامه یا نامۀ پاک کرده شده و جامۀ ریمناک و پوست موی رفتۀ ران شتر و گرگ بی موی کهنه. (آنندراج). جَمعِ واژۀ طِلْس. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (متن اللغه) (اقرب الموارد). رجوع به طلس شود
نشانیدن، با هم نشستن برای گفتگو یا مشاوره در امری، جلسه ای رسمی با تعداد شرکت کنندگان محدود که در آن چند نفر سخنرانی می کنند و پس از بحث و مذاکره تصمیماتی اتخاذ و گاه قطعنامه ای صادر می شود
نشانیدن، با هم نشستن برای گفتگو یا مشاوره در امری، جلسه ای رسمی با تعداد شرکت کنندگان محدود که در آن چند نفر سخنرانی می کنند و پس از بحث و مذاکره تصمیماتی اتخاذ و گاه قطعنامه ای صادر می شود