معنی ادناس - فرهنگ فارسی معین
معنی ادناس
- ادناس((اَ دُ))
- جمع دنس، آلوده به چرک، آلوده به زشتخویی
تصویر ادناس
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ادناس
اجناس
- اجناس
- جمع جنس، گونه ها، کالاها جنس ها، جمع جنس. قسم ها نوع ها گونه ها، کاها متاع ها
فرهنگ لغت هوشیار