- اخلاع (غَلْ لَ / لِ فُ)
اخلاع سنبل، دانه بستن خوشه، احول. (منتهی الارب) ، کم عقل. گول، سیل، مار نر، شتر بکرانه میل کننده، آن اشتر که دوشش بر یکسوچسبیده باشد. (تاج المصادر بیهقی). شتر که دوشش بر یک سو چسبیده بود. (مهذب الاسماء) ، آنکه در رفتن بچپ میل کند که گوئی بر پهلو میرود، آنکه یک چشم سیاه دارد و دیگر سبز. (زوزنی)
