احفار صبی، افتادن چهار دندان پیشین کودک، دو از بالا و دو از زیر، چنان راندن اسب را که آواز برآید از رفتار وی. (منتهی الارب). اسب را بر دویدن داشتن. (تاج المصادر) ، بافتن جامه را بشانه و تیغ، یاد کردن کسی را بزشتی. (منتهی الارب)
اِحفارِ صبی، افتادن چهار دندان پیشین کودک، دو از بالا و دو از زیر، چنان راندن اسب را که آواز برآید از رفتار وی. (منتهی الارب). اسب را بر دویدن داشتن. (تاج المصادر) ، بافتن جامه را بشانه و تیغ، یاد کردن کسی را بزشتی. (منتهی الارب)
حاضر کردن، به حضور خواستن، فراخواندن احضار ارواح: فراخواندن روح های مردگان به وسیلۀ کسانی که مدعی هستند می توانند روح شخص مرده را حاضر کنند و از او پرسش هایی کنند
حاضر کردن، به حضور خواستن، فراخواندن احضار ارواح: فراخواندن روح های مردگان به وسیلۀ کسانی که مدعی هستند می توانند روح شخص مرده را حاضر کنند و از او پرسش هایی کنند