جدول جو
جدول جو

معنی احفار

احفار
(عَ اَ فَ)
احفار صبی، افتادن چهار دندان پیشین کودک، دو از بالا و دو از زیر، چنان راندن اسب را که آواز برآید از رفتار وی. (منتهی الارب). اسب را بر دویدن داشتن. (تاج المصادر) ، بافتن جامه را بشانه و تیغ، یاد کردن کسی را بزشتی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا