جدول جو
جدول جو

معنی احتضاض - جستجوی لغت در جدول جو

احتضاض(رَ نِ)
احتضاض نفس خویش، خود را قاصر شمردن، بطاعت و خدمت شتافتن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از افتضاض
تصویر افتضاض
اندک اندک آب ریختن، ازالۀ بکارت کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از احتضار
تصویر احتضار
حالت انسان رو به مرگ، جان از بدن رفتن، کنایه از نهایت و نابودی چیز مثلاً رنسانس دورۀ احتضار عقاید قرون وسطایی بود
فرهنگ فارسی عمید
(رَ نِ)
در بر گرفتن. (منتهی الارب). در بغل گرفتن. در کنار گرفتن. (غیاث) ، چاه کندن، پاک کاویدن
لغت نامه دهخدا
(اِ)
رجوع به ایتضاض شود
لغت نامه دهخدا
(اَ تَ)
دوشیزگی ربودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). دوشیزگی ببردن. (المصادر زوزنی).
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
کوفتن و شکستن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). شکستن. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی).
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ تا)
ائتضاض. طلب کردن. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج).
لغت نامه دهخدا
(رَ)
احتضاء نار،افروختن آتش را، یا گشادن آن تا زبانه زند. (منتهی الارب).
لغت نامه دهخدا
(رَ پَ)
حضور. (زوزنی). حاضر شدن. (منتهی الارب) ، از بیخ برکندن. (منتهی الارب). برکندن. (زوزنی) (تاج المصادر) : احتفی البقل، از بیخ برکند تره را. (منتهی الارب) ، نوازش فراوان کردن، فرحت و سرور نمودن، بسیار پرسیدن از حال کسی. (منتهی الارب). پژوهش کردن از حال کسی
لغت نامه دهخدا
(اِ)
دوشیزگی بردن دختررا. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی) (آنندراج). بکارت دختر بردن. ازالۀ بکارت کردن، بندۀ قن گرفتن، خاموش گردیدن، بر قنه برشدن بز کوهی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از احتراث
تصویر احتراث
کشاورزی کشتکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابیضاض
تصویر ابیضاض
سپید شدن سخت سپید شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتراز
تصویر احتراز
پرهیز کردن، پرهیزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتراس
تصویر احتراس
خود پاسداری، کش رفتن دزدیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتراص
تصویر احتراص
به آزخواهی: (آز حرص) آزبارگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتراف
تصویر احتراف
پیشه داری پیشه وری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتراق
تصویر احتراق
آتش گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احترام
تصویر احترام
حرمت داشتن، پاس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتزاز
تصویر احتزاز
بریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتساء
تصویر احتساء
آشامیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتساب
تصویر احتساب
شمار کردن وآزمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابتیاض
تصویر ابتیاض
خود پوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتضار
تصویر احتضار
حاضر آمدن، حالت شخص نزدیک به مرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقتضاض
تصویر اقتضاض
دختری برداشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتضان
تصویر احتضان
دایگی پروریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افتضاض
تصویر افتضاض
ازاله بکارت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ائتضاض
تصویر ائتضاض
رنج یافتن، بیچارگی بیچاره شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهتضاض
تصویر اهتضاض
کوفتن، شکستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افتضاض
تصویر افتضاض
((اِ تِ))
دوشیزگی را ربودن، اندک اندک ریختن آب، سر آمدن عده زن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از احتضان
تصویر احتضان
((اِ تِ))
در کنار گرفتن، در پناه گرفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از احتضار
تصویر احتضار
((اِ تِ))
حاضر شدن، فرا رسیدن هنگام مرگ، جان کندن، شهری شدن، از سفر یا بیابان به شهر آمدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از احتضار
تصویر احتضار
مرگ
فرهنگ واژه فارسی سره
جان کندن، نزع، حضور، شهرنشینی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
1ـ اگر خواب ببینید دیگران در حال احتضار هستند، نشانه آن است که شما و دوستانتان بداقبال هستید. 2ـ اگر در خواب خود را در حال احتضار ببینید، علامت آن است که با بی توجهی خود ارزش کارتان را کم میکنید و همچنین بیماریی شما را به مرگ تهدید میکند. 3ـ اگر در خواب حیوانات وحشی را در حال احتضار ببینید، نشانه آن است که از خطری خواهید گریخت. 4ـ اگر خواب ببینید حیوانات اهلی در حال احتضارند، علامت آن است که با آرامش و تسلط بر خود با هر وضعیتی روبرو می شوید. لوک اویتنهاو
فرهنگ جامع تعبیر خواب