معنی احتضان - فرهنگ فارسی معین
معنی احتضان
- احتضان((اِ تِ))
- در کنار گرفتن، در پناه گرفتن
تصویر احتضان
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با احتضان
احتضان
- احتضان
- در بر گرفتن. (منتهی الارب). در بغل گرفتن. در کنار گرفتن. (غیاث) ، چاه کندن، پاک کاویدن
لغت نامه دهخدا
احتجان
- احتجان
- پیش کشیدن: مانند پیش کشیدن گوی باچوگان، گردآوری (پول و داراک) پول روی پول گذاشتن
فرهنگ لغت هوشیار
احتضار
- احتضار
- حالت انسان رو به مرگ، جان از بدن رفتن، کنایه از نهایت و نابودی چیز مثلاً رنسانس دورۀ احتضار عقاید قرون وسطایی بود
فرهنگ فارسی عمید