معنی افتضاض - فرهنگ فارسی عمید
معنی افتضاض
- افتضاض
- اندک اندک آب ریختن، ازالۀ بکارت کردن
تصویر افتضاض
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با افتضاض
افتضاض
- افتضاض
- دوشیزگی را ربودن، اندک اندک ریختن آب، سر آمدن عده زن
فرهنگ فارسی معین
افتضاض
- افتضاض
- دوشیزگی ربودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). دوشیزگی ببردن. (المصادر زوزنی).
لغت نامه دهخدا