جدول جو
جدول جو

معنی اتراک - جستجوی لغت در جدول جو

اتراک
گذاشتن، ماندن، جمع ترک، ترکان گذاشتن رها کردن واگذاشتن، جمع ترک ترکان
فرهنگ لغت هوشیار
اتراک
ترک ها، ترک زبانان، جمع واژۀ ترک
تصویری از اتراک
تصویر اتراک
فرهنگ فارسی عمید
اتراک
جمع ترک، ترکان
تصویری از اتراک
تصویر اتراک
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ترکی بارافکنی توقف چند روزه در سفری بجایی. ترکی برآسودن لنگر انداختن بارافکندن ترکی ماندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتراع
تصویر اتراع
پرکردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتراس
تصویر اتراس
جمع ترس، کلانسپرها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتراژ
تصویر اتراژ
زرشک از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اترار
تصویر اترار
نام شهری است در ترکستان زرشک از گیاهان زرشک اثرار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتراح
تصویر اتراح
اندوهان اندوهگین کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتراب
تصویر اتراب
همسالان
فرهنگ لغت هوشیار
درک، پی بردن، فهم مارش، دریافت، رسش هم آوای دهش: رسیدن میوه به پختگی و رسیدن کودک به بالندگی وابا در رسیدن به در رسیدن کسی را الحاق وصول، رسیدن کودک به بلوغ و میوه و حاصل گیاه به پختگی، در یافتن فهم کردن بر رسیدن درک کردن، عملی که بواسطه قوای مدرکه انجام میگردد و آن عبارت است از حصول صور اشیا نزد عقل یا نفس ناطقه و یا عبارت از حصول صور مدرکات است نزد مدرک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتاک
تصویر ارتاک
لبخند زدن نرم خندیدن
فرهنگ لغت هوشیار
مشترک شدن وشریک دانستن کسی را برای خدا، جمع شریک، هنبازان همباگان هنباز کردن، هنبازشدن همباگی، همخدایی برای خدا هنباز ترشیدن جمع شریک انبازان شریکان. شریک قرار دادن انباز کردن کسی را در خود شریک کردن، شریک دانستن برای خدا شریک بخدا
فرهنگ لغت هوشیار
شریک شدن، با هم در کاری شرکت کردن، با یکدیگر انباز شدن، همبازی، همدستی همی همباگی هنبازی انباز شدن انبازی کردن شرکت کردن شریک شدن، انبازی شرکت، آنست که شاعر با آوردن الفاظی که معانی مشترک داشته باشند مطلبی را القا کند که اندیشه شنونده متوجه معنی غیر مقصود گردد و سپس شاعر در صدد توضیح بر آید. یا اشتراک روز نامه یا مجله. جزو خریداران مرتب روزنامه یا مجله در آمدن آبونه شدن،جمع اشتراکات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ادراک
تصویر ادراک
یابندگی، پی بردن، دریافت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اشتراک
تصویر اشتراک
انبازش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اوراک
تصویر اوراک
ویرانه، ریهیده ، خرابه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتراک
تصویر اشتراک
شریک شدن، شراکت کردن، قبول استفاده از خدمات یا دریافت منظم کالای یک مؤسسه در مقابل پرداخت هزینۀ معیّن، در ادبیات در فن بدیع آن است که شاعر با استعمال الفاظ و کلماتی که معانی مشترک داشته باشند مطلبی را بیان کند که ذهن شنونده به سوی معنی غیر مقصود متوجه شود، سپس برای رفع اشتباه در مقام توضیح برآید، برای مثال صبحگاهان بود با احباب رطل می زدیم / جام لبریز از کف خضر مبارک پی زدیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اتراق
تصویر اتراق
توقف موقت مسافر در جایی میان راه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فتراک
تصویر فتراک
ترک بند، تسمه و دوال که از عقب زین اسب می آویزند و با آن چیزی به ترک می بندند، سموت، برای مثال برافگند برگستوان بر سمند / به فتراک بربست پیچان کمند (فردوسی - ۷/۵۰۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اتراب
تصویر اتراب
ترب ها، هم سالان، همزادان، جمع واژۀ ترب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشراک
تصویر اشراک
شریک قرار دادن، شریک کردن کسی را در کاری یا چیزی، شریک دانستن برای خدا و مشرک شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ادراک
تصویر ادراک
درک کردن، دریافتن، پی بردن، فهمیدن، قوۀ درک و فهم، دستیابی به چیزی، رسیدن، برداشت محصول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اترار
تصویر اترار
زرشک، درختچه ای خاردار با برگ های دندانه دار و کوچک که ریشه، ساقه، میوه و برگهای آن مصرف دارویی دارد، میوۀ خوشه ای، قرمز رنگ و ترش مزۀ این گیاه که به عنوان چاشنی غذا به کار می رود، امبرباریس، زارج، زراج، سرشک، انبرباریس، برباریس، زراک، زرک، دارشک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فتراک
تصویر فتراک
تسمه و دوالی که از پس و پیش زین اسب آویزند سموت زین ترک بند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتراق
تصویر اتراق
((اُ))
اطراق، توقف کردن در حین سفر، اقامت کوتاه مدت در جایی خاصه هنگام شب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اترار
تصویر اترار
زرشک، اثرار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اتراب
تصویر اتراب
جمع ترب، همسالان، همزادان، دوشیزگان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ادراک
تصویر ادراک
((اِ))
دریافتن، فهمیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشتراک
تصویر اشتراک
((اِ تِ))
شریک شدن، شرکت کردن، انبازی، شراکت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایراک
تصویر ایراک
حرف ربط به معنای زیراک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فتراک
تصویر فتراک
((فِ))
ترک بند، تسمه و دوالی که از عقب زین اسب می آویزند و با آن چیزی را به ترک می بندند، سموت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایراک
تصویر ایراک
زیراکه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ادراک
تصویر ادراک
Conviction, Perception
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اشتراک
تصویر اشتراک
Subscription
دیکشنری فارسی به انگلیسی