تَرک بَند، تسمه و دوال که از عقب زین اسب می آویزند و با آن چیزی به ترک می بندند، سَموت، برای مِثال برافگند برگستوان بر سمند / به فتراک بربست پیچان کمند (فردوسی - ۷/۵۰۶)
تسمه و دوالی باشد که از پس و پیش زین اسب آویزند، و آن را به ترکی قنجوقه گویند. (برهان). سموت زین باشد. (اسدی). ترک بند. (یادداشت بخط مؤلف) : برافکند برگستوان بر سمند به فتراک بربست پیچان کمند. فردوسی. احمد مرسل که خرد خاک اوست هر دو جهان بسته به فتراک اوست. نظامی. به فتراک ار همی بندی خدا را زود صیدم کن که آفتهاست در تأخیر و طالب را زیان دارد. حافظ
جمع فتره، سستی ها گسستگی ها سسستی ضعف، زمان میان دو پیغمبر یا دو پادشاه، زمان بین دو نوبت تب، مدت تعطیل مجلس شورای ملی و سنا، آتش سوزانی است که در بدایت حال در سالک وجود داشته باشد