جدول جو
جدول جو

معنی ابواع - جستجوی لغت در جدول جو

ابواع
(اَبْ)
میش. نعجه، از آنرو که در رفتن گام فراخ نهد.
جمع واژۀ بوع و بوع. ارشها
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ابداع
تصویر ابداع
پدید آوردن چیزی نو، نو آوردن، چیز تازه آوردن، کار تازه ای کردن، خلقت، آفریدن، در ادبیات در فن بدیع آوردن چند صنعت ادبی (مانند جناس، قلب، متضاد و ردالصدرعلی العجز) در یک بیت شعر یا عبارت، برای مثال جهان گشاده ثنای تو را چو شیر دهان / زمانه بسته رضای تو را چو تیر کمر (امیرمعزی - ۶۸۷) که در آن تضاد «گشاده، بسته»، ایهام «شیر»، جناس«شیر و تیر» و مراعات النظیر «دهان، کمر» به کار رفته است، سلامهالاختراع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ابواب
تصویر ابواب
باب ها، درها، دروازه ها، جمع واژۀ باب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انواع
تصویر انواع
نوع ها، صنف ها، شکل ها، صورت ها، گونه ها، جمع واژۀ نوع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ابداع
تصویر ابداع
اختراع کردن، نوآوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابضاع
تصویر ابضاع
سرمایه گذاری کالایی، سیراب کردن، پاسخ روشن دادن، بخشیدن کالا
فرهنگ لغت هوشیار
جمع قوع، تلمبارها (انبارهای خشک کردن گندم و برنج و میوه ها)، جمع قاع، زمین های پست، دراز کوه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انواع
تصویر انواع
جنسها، نوعها، جنسهای گوناگون و اقسام، جمع نوع
فرهنگ لغت هوشیار
جمع باب، درها، بخش ها، جستارها (مباحث)، جمع باب درها مدخل ها، فصل ها مبحث ها بخش ها قسم ها امرها مسایل، هر یک از بخشهای بزرگ کتابی یا علم و فنی که بفصلها قسمت شود. یا ابواب شادی. درهای خوشی و شادمانی. یا بهمه ابواب. در هر باب از هر باب به همه قسم ها و بخش ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابوان
تصویر ابوان
پدر و مادر رود زایان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اضواع
تصویر اضواع
جمع ضوع، چوکک ها از مرغان شب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابداع
تصویر ابداع
((ا ِ))
نوآوردن، نو پیدا کردن، ایجاد، اختراع، شعر نو گفتن، به طرز نو شعر سرودن، کند شدن مرکب در رفتار، درماندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ابواب
تصویر ابواب
((ا َ))
جمع باب، درها، فصل ها، مبحث ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انواع
تصویر انواع
جمع نوع، جنس ها، اقسام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ابواب
تصویر ابواب
درها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ابداع
تصویر ابداع
نوآفرینی، آفریدن، نوآوری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انواع
تصویر انواع
گونه ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انواع
تصویر انواع
Types
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از انواع
تصویر انواع
types
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از انواع
تصویر انواع
typen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از انواع
تصویر انواع
유형들
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از انواع
تصویر انواع
種類
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از انواع
تصویر انواع
סוּגִים
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از انواع
تصویر انواع
प्रकार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از انواع
تصویر انواع
jenis-jenis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از انواع
تصویر انواع
ประเภทต่างๆ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از انواع
تصویر انواع
типы
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از انواع
تصویر انواع
Typen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از انواع
تصویر انواع
tipos
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از انواع
تصویر انواع
tipi
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از انواع
تصویر انواع
tipos
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از انواع
تصویر انواع
类型
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از انواع
تصویر انواع
typy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از انواع
تصویر انواع
типи
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از انواع
تصویر انواع
türler
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی