جدول جو
جدول جو

معنی ابواب

ابواب
باب ها، درها، دروازه ها، جمع واژۀ باب
تصویری از ابواب
تصویر ابواب
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ابواب

ابواب

ابواب
جمع باب، درها، بخش ها، جستارها (مباحث)، جمع باب درها مدخل ها، فصل ها مبحث ها بخش ها قسم ها امرها مسایل، هر یک از بخشهای بزرگ کتابی یا علم و فنی که بفصلها قسمت شود. یا ابواب شادی. درهای خوشی و شادمانی. یا بهمه ابواب. در هر باب از هر باب به همه قسم ها و بخش ها
فرهنگ لغت هوشیار

ابواب

ابواب
جَمعِ واژۀ باب. درها. مَداخل:
بجود و رای بکرده ست خلق را بی غم
بعدل و داد گشاده ست بر جهان ابواب.
مسعودسعد.
بلا گرچه مقدور از ابواب دخول آن احتراز واجب. (گلستان).
لغت نامه دهخدا