معنی ابداع ابداع((ا ِ)) نوآوردن، نو پیدا کردن، ایجاد، اختراع، شعر نو گفتن، به طرز نو شعر سرودن، کند شدن مرکب در رفتار، درماندن تصویر ابداع فرهنگ فارسی معین