جدول جو
جدول جو
Ads

معنی ابداع

تصویری از ابداع
تصویر ابداع
ابداع
پدید آوردن چیزی نو، نو آوردن، چیز تازه آوردن، کار تازه ای کردن، خلقت، آفریدن، در ادبیات در فن بدیع آوردن چند صنعت ادبی (مانند جناس، قلب، متضاد و ردالصدرعلی العجز) در یک بیت شعر یا عبارت، برای مثال جهان گشاده ثنای تو را چو شیر دهان / زمانه بسته رضای تو را چو تیر کمر (امیرمعزی - ۶۸۷) که در آن تضاد «گشاده، بسته»، ایهام «شیر»، جناس«شیر و تیر» و مراعات النظیر «دهان، کمر» به کار رفته است، سلامهالاختراع
فرهنگ فارسی عمید