- ابلهانه
- سبکسرانه گولانه هلکی بی عقلانه از روی نادانی و نابخردی و حماقت
معنی ابلهانه - جستجوی لغت در جدول جو
- ابلهانه
- سبک سرانه، گولانه
- ابلهانه
- از روی نادانی و نابخردی، آنچه از روی نادانی باشد
- ابلهانه ((اَ لَ نِ))
- از روی نادانی و نابخردی و حماقت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نابخردانه کم خردانه بطور بلاهت و بی تمیزی، شبیه و مانند بله
اهرمنانه مانند ابلیس بشیطنت از روی مکر و خدعه
سبک شمردن
پنجره ای که از میله های فلزی سازند
پنجره، دریچه، پنجره ای که از میله های فلزی ساخته شده
نقاره خانه، دسته ای از نقاره چیان
دستاویز
آشکار کردن، جدا کردن، پیدا کردن، سو دادن یاران پیدا کردن روشن کردن هویدا کردن روشن کردن هویدا کردن، پیدا شدن آشکار شدن هویدا شدن، پیدایی ظهور روشنی
عذر بی جا، دست آویز
خوار داشت سبک کردن زبون داشتن کوچک کردن
عذر، دستاویز، عذر بی جا، ایراد و بازخواست بی جا، دلیل، سبب، علت
بهانه آوردن: برای سرپیچی از کاری عذر آوردن
بهانه آوردن: برای سرپیچی از کاری عذر آوردن