جدول جو
جدول جو

معنی أَمَان - جستجوی لغت در جدول جو

أَمَان
امنیّت، ایمنی
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

غیرایمن، ناامن
دیکشنری عربی به فارسی
به طور امانی، انصافاً
دیکشنری عربی به فارسی
به طور ایمن، با خیال راحت
دیکشنری عربی به فارسی
با وفاداری، صادقانه
دیکشنری عربی به فارسی
رشد کردن، او رشد کرد
دیکشنری عربی به فارسی
کلّیّت، کمال
دیکشنری عربی به فارسی
مکان، محل
دیکشنری عربی به فارسی
وفاداری، صداقت
دیکشنری عربی به فارسی
خوبی، زیبایی
دیکشنری عربی به فارسی
هیجان، تحریک، شور و شوق
دیکشنری عربی به فارسی
نگارخانه دار، آقای
دیکشنری عربی به فارسی
بیان، بیانیه
دیکشنری عربی به فارسی
اجرا، عملکرد
دیکشنری عربی به فارسی
محکوم کردن، محکوم کرد
دیکشنری عربی به فارسی
دستور دادن، فرمانده، فرمان دادن، راهنمایی کردن
دیکشنری عربی به فارسی
ضمانت نامه، یک تضمین
دیکشنری عربی به فارسی
کتابداری، علم کتابداری
دیکشنری عربی به فارسی