جدول جو
جدول جو

معنی آشوغ - جستجوی لغت در جدول جو

آشوغ
غریب، بیگانه، مجهول، غیرمعروف، ناشناس، گمنام، برای مثال چه کنم از جفای دهر که من / هستم آشوغ در میان شما (طرطری - لغتنامه - آشوغ)
تصویری از آشوغ
تصویر آشوغ
فرهنگ فارسی عمید
آشوغ
مجهول، غیرمعروف، ناشناس، نامعروف، (تحفهالاحباب اوبهی)، گمنام:
چه کنم از جفای دهر که من
هستم آشوغ در میان شما،
طرطری
لغت نامه دهخدا
آشوغ
غیر معروف، ناشناس
تصویری از آشوغ
تصویر آشوغ
فرهنگ لغت هوشیار
آشوغ
ناشناخته، گمنام
تصویری از آشوغ
تصویر آشوغ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آشور
تصویر آشور
(پسرانه)
برهم زننده، تغییر دهنده، نام دومین فرزند سام که نینوا را بنا نهاد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آژوغ
تصویر آژوغ
آژغ، شاخه ای که از درخت خرما یا تاک ببرند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آروغ
تصویر آروغ
باد صدا داری که از راه گلو بیرون آید، باد گلو، آجل، رغ، روغ، وارغ، وروغ، رچک، رجغک برای مثال همیشه لب مرد بسیار خوار / در آروغ بد باشد از ناگوار (نظامی۵ - ۱۰۹۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آشوب
تصویر آشوب
بی نظمی، شلوغی، ازدحام، شور و غوغا، انقلاب، شورش، برهم خوردن اوضاع و شرایط، کثرت جمعیت، شلوغی، ازدحام، بن مضارع آشوبیدن و آشفتن و آشوفتن، پسوند متصل به واژه به معنای آشوبنده مثلاً دل آشوب، شهرآشوب، لشکرآشوب، آسیب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشوغ
تصویر اشوغ
آشوغ، غریب، بیگانه، مجهول، غیرمعروف، ناشناس، گمنام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آروغ
تصویر آروغ
باد معده که از گلو بیرون آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آژوغ
تصویر آژوغ
آنچه از شاخه های درخت خرما و تاک انگور و درختان دیگر ببرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزوغ
تصویر آزوغ
آنچه از شاخه های درخت خرما و تاک انگور و درختان دیگر ببرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آشوب
تصویر آشوب
اختلاف، فتنه، فساد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آشموغ
تصویر آشموغ
فریفتار شریر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزوغ
تصویر آزوغ
آنچه از شاخه های درخت خرما و تاک انگور و درختان دیگر ببرند، آزغ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آشموغ
تصویر آشموغ
فریفتار، شریر، نام دیوی است از پیروان اهریمن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آشوب
تصویر آشوب
فتنه، فساد، مایه فتنه، موجب فساد، شور و غوغا، هرج و مرج، انقلاب، شورش، ازدحام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آشور
تصویر آشور
گوشه ای است در دستگاه راست ماهور و دستگاه راست پنجگاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آروغ
تصویر آروغ
((رُ))
آروق، گازی که در لوله های گوارشی ایجاد شود. اگر این گاز در معده باشد ممکن است با صدای مخصوصی از دهان خارج شود و اگر در روده باشد از مخرج خارج می گردد، باد گلو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آشوب
تصویر آشوب
هرج و مرج، فتنه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آروغ
تصویر آروغ
Belching
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آشوب
تصویر آشوب
Mess, Chaos, Rowdiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آروغ
تصویر آروغ
beka
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آشوب
تصویر آشوب
caos, desordem, (PT) agitação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آروغ
تصویر آروغ
arroto
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آشوب
تصویر آشوب
混乱 , 相同
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آروغ
تصویر آروغ
打嗝的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آروغ
تصویر آروغ
rülpsend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آشوب
تصویر آشوب
chaos, bałagan, (PL) hałas
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آروغ
تصویر آروغ
відрижка
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آشوب
تصویر آشوب
хаос , безладдя , подібність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آشوب
تصویر آشوب
Chaos, Unordnung, (DE) Unruhe
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آروغ
تصویر آروغ
отрыжка
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آشوب
تصویر آشوب
хаос , беспорядок , одинаковость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آروغ
تصویر آروغ
ruttare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی