جدول جو
جدول جو

معنی آذربیجان - جستجوی لغت در جدول جو

آذربیجان
(ذَ)
معرّب آذربادگان. (مفاتیح)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آذرکیوان
تصویر آذرکیوان
(پسرانه)
نام موبدی زرتشتی، مؤسس آیین خاصی به همین نام
فرهنگ نامهای ایرانی
(اَ رَ)
یاقوت در معجم البلدان و مبرد در کامل آنرا بفتح اول و سکون دوم و فتح سوم بر وزن عندلیبان خوانده اند. شماخ گوید:
تذکرتها وهناً و قدحال دونها
قری أذربیجان المسالح والحال.
و هم یاقوت گوید: و روی عن المهلب و لااعرف المهلب هذا، آذربیجان بمدالهمزه وسکون الذال فیلتقی ساکنان و کسرالراء ثم یاء ساکنه و باء موحده مفتوحه و جیم و الف و نون... قال النحویون النسبه الیه أذری بالتحریک و قیل أذری بسکون الذال لأنه عندهم مرکب من أذر و بیجان فالنسبه الی الشطر الاول و قیل أذربی. کل قد جاء. (معجم البلدان). رجوع به آذربایجان و معجم البلدان و ضمیمۀ آن و تاریخ الحکمای قفطی ص 209 س 10 و ص 238 س 17 شود، (یا) بشتاب رفتن شتر، حریص کردن برای کارزار. اذرعفت الابل، مضت علی وجوهها لغه فی ادرعفت بالدال المهمله فی معانیها التی ذکرت هناک و المذرعف، السریع و اذرعف الرجل فی القتال، ای استنتل من الصف. (تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
(ذَ)
گویا از ترکی جغتائی آد، نام + تاش، هم، همنام، سمی ّ، و آن را آداش نیز گویند:
گر کار بنام استی از آتاشی عمّر
فرزند تو با عمّر بودستی هموار،
ناصرخسرو،
آتاش عبادلۀ مغتفره، (راحهالصدور راوندی)،
ای آنکه تراست ملک آتاش
با دیو و پری بزیر خاتم،
(راحهالصدور راوندی، در مدح سلیمان بن محمد بن ملکشاه)،
پشت دین بوالمظفر آن شاهی
کآمد آتاش شاه پیغمبر،
(از راحهالصدور راوندی)،
روانش از روضۀ رضوان و فرضۀ جنان تماشای آن میکند که آتاش او بشادکامی حکم می راند و ... (راحهالصدور راوندی)
نامی است که امروز بولایت ارّان (جزئی از آذربایجان قدیم) داده اند
نام شعبه ای از هری رود. (نزهه القلوب)
لغت نامه دهخدا
(ذَ کَیْ)
نام حکیمی از مردم استخر فارس، معاصر و معاشر میرفندرسکی، و بهندوستان معتقدان داشته
لغت نامه دهخدا
(ذَ یِ)
آذربایجان:
گزیده هرچه در ایران بزرگان
ز آذربایگان و ری و گرگان.
(ویس و رامین).
ارمغان فتح آذربایگان شعر من است
ورچه شعری را بجای ارمغان نتوان گرفت.
اثیر اخسیکتی
لغت نامه دهخدا
(ذَ دِ)
آذربایجان: و باز مغیره بن شعبه را بفرستاد تا آذربادجان را بگشاد. (تاریخ سیستان)
لغت نامه دهخدا
(ذَ)
امّتان آذرهوشنگ، و گویند آذرهوشنگ پیغمبر نخستین است که بعجم مبعوث شد
لغت نامه دهخدا
نامی است که امروز به ولایت اران (جزئی از منطقه آذربایجان قدیم) داده اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آذربایجانی
تصویر آذربایجانی
منسوب به آذربایجان، از مردم آذربایجان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آذربایجان
تصویر آذربایجان
آتورپاتکان، آذرآبادگان
فرهنگ واژه فارسی سره