جدول جو
جدول جو

معنی آتشکی - جستجوی لغت در جدول جو

آتشکی
(تَ شَ)
مبتلی به آتشک، دشنامی است در تداول زنان
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آتشک
تصویر آتشک
سیفلیس
کرم شب تاب، حشره ای باریک و زرد رنگ از خانوادۀ سوسک که مادۀ آن از زیر شکم خود نور می تاباند، شب افروز، شب تاب، کاونه، کرم شب افروز، ولدالزّنا، آتشیزه، چراغک، شب چراغک، کمیچه، چراغینه، شب فروز، یراعه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشکی
تصویر تشکی
شکایت کردن، شکوه داشتن، گله کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متشکی
تصویر متشکی
شکایت کننده، گله کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
به رنگ آتش، سرخ تیره
کنایه از بسیار خشمگین، تند
کنایه از سوزان
گل سرخ، گلی معطر با گلبرگ های سرخ و ساقه های ضخیم و برگ های بیضی که انواع مختلف دارد، گل سوری، چچک، گل آتشی، سوری، لکا، بوی رنگ، ورد، رز
پخته شده با آتش مثلاً سیب زمینی آتشی،
نوعی کهربای زرد رنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متشکی
تصویر متشکی
گله و شکایت کنند، ناله کننده
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به آتش: مانند آتش همچون آتش آتشین، برنگ آتش آتشفام آتشین، قسمی گل بعضی آن را سوری دانسته اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آتشک
تصویر آتشک
آبله فرنگ کوفت، کرم شب تاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشکی
تصویر تشکی
گله کردن از کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آتشکش
تصویر آتشکش
ابزاری که بدان آتش را در تنور هم زنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متشکی
تصویر متشکی
((مُ تَ شَ کّ))
شکایت کننده، گله کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آتشک
تصویر آتشک
((تَ شَ))
آبله فرنگی، سفلیس، کوفت، کرم شب تاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشکی
تصویر تشکی
((تَ شَ کِّ))
شکایت کردن، گله کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
آتش مزاج
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آتشک
تصویر آتشک
سفلیس
فرهنگ واژه فارسی سره
گله مند، گلایه مند، شاکی، شکواگر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
Fiery
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
ardent
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
ateşli
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
불타는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
燃えるような
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
לוהט
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
उग्र
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
berapi-api
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
ลุกเป็นไฟ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
огненный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
vurig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
ardiente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
infuocato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
ardente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
炽热的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
ognisty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
вогненний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
feurig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آتشی
تصویر آتشی
wa moto
دیکشنری فارسی به سواحیلی