جدول جو
جدول جو

معنی آتشک

آتشک
سیفلیس
کرم شب تاب، حشره ای باریک و زرد رنگ از خانوادۀ سوسک که مادۀ آن از زیر شکم خود نور می تاباند، شب افروز، شب تاب، کاونه، کرم شب افروز، ولدالزّنا، آتشیزه، چراغک، شب چراغک، کمیچه، چراغینه، شب فروز، یراعه
تصویری از آتشک
تصویر آتشک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با آتشک

آتشک

آتشک
کرمکی خرد که بشب چون چراغ تابد و آن را شب چراغ و شب چراغک و شب تاب و چراغله نیز گویند و به عربی یراعه و ولدالزنا خوانند، برق. آدرخش، آبلۀ فرنگ. نار افرنجیه. ارمنی دانه. کوفت. سیفیلیس. آتشک فرنگ
لغت نامه دهخدا